روز جهانی سواد و رویاهای بربادرفته کودکان افغان
۱۳۹۷ شهریور ۱۷, شنبهسواد یک حق بشری است و براساس حکومتها مکلف هستند تا زمینه تعلیم و تربیه را برای همه کودکان فراهم سازد. اما جنگ دوامدار، مخالفت طالبان با مکتب و سواد و همچنین رسوم ناپسند سبب شده تا مردم افغانستان به خدمات آموزشی دسترسی نداشته باشند.
کودکانی که به دلیل جنگ و ناامنی از مکتب و آموزش باز مانده در حسرت روزی هستند که بتوانند درس بخوانند و باسواد شوند. حکیمه ۱۵ ساله که نتوانسته دوره مکتب را به صورت منظم فراگیرد میگوید: «من تا صنف هفتم به مکتب رفتم، اما زمانی که طالبان به منطقه ما حمله کردند، دیگر نتوانستم مکتب بروم. خانواده ام به خاطر این که بتوانم به مکتب بروم به کابل آمد، اما حالا که مراکز آموزشی در کابل مورد حمله قرار میگیرد، یک بار دیگر سبب شد که خانواده به من اجازه مکتب رفتن ندهد.»
این کودک میگوید آرزو داشت روزی داکتر شود و به ساکنان فقیر و محتاج در روستاها کمک کند، ولی شرایط طوری است که دیگر او نمیتواند به این آرزویش برسد.
تداوم فقر
آگاهان به این باورند که بیسوادی مانع اصلی پیشرفت جوامع است و تا زمانی که مردم یک کشور باسواد نشوند، توسعه انسانی در چنین جوامع دشوار و حتا ناممکن است.
عبدالله دانش استاد دانشگاه و ماستر علوم انسانی به این باور است که در جوامع بیسواد رشد اقتصادی کند است و کار انسانها منبع تولید سرمایه نمیشود و چرخه فقر در جامعه برای همیشه در دوران است: «افراد بیسواد معمولا درامد کمتر دارند و در شغلهای نامناسب مصروف کارند. این افراد چرخه فقر را تقویت میکنند؛ زیرا درامد آنها بسیار ناچیز است و با این درامد نمیتوانند سرمایه کسب کنند.»
براساس آماری که از سوی وزارت معارف ارائه شده، ۶۰ سال دیگر زمان نیاز است تا همه مردم افغانستان با سواد شوند، البته آن هم به شرطی که زمینه برای باسوادسازی و رشد و گسترش مراکز سواد آموزی فعال شوند و هیچ ممانعتی در برابر سواد آموزی وجود نداشته باشد.
وزارت معارف افغانستان با نشر اعلامیهای در مورد روز جهانی سواد نوشته است که در حال حاضر ۵۰ تفاهمنامه با نهادهای مختلف دولتی امضا شده که براساس آن تمام اعضای بیسواد در نهادهای ملکی و امنیتی باسواد خواهند شد.
آماری که در این اعلامیه ذکر شده حاکی از آن است که در حال حاضر بیش از ۱۶۵۰۰ مرکز آموزشی در ولایات مختلف افغانستان فعالیت دارند و آموزگاران مصروف باسوادسازی اعضای بیسواد جامعه هستند. براساس این آمار بیش از ۳۶۶ هزار تن در سراسر افغانستان مصروف فراگیری سواد هستند.
عقب ماندگی فرهنگی
آگاهان میگویند تغییر در جوامع بسیار دشوار است؛ زیرا مردم در چنین جوامعی در برابر هرگونه تغییر مقاومت میکنند و به این باورند که هرگونه تغییر در مغایرت با ارزشها و باورهای آنان است.
آقای دانش گفت: «جرم گرایی یکی از نتایج عقب ماندگی فرهنگی است. یعنی انسانها به باورهایی که بیش از حد تاکید میکنند و ارزشهای نوین فرهنگی را نمیپذیرند.»
به باور آقای دانش یکی از دلایل ادامه جنگ و خشونت در افغانستان «جزمگرایی» است و این پدیده ناشی از بیسوادی است. او میگوید: «وقتی سطح سواد در جامعه پایین باشد، مردم فکر کنند که باورهای آنها حقیقت مطلق است و هر باور دیگر کفرآمیز و غلط میپندارند. در نتیجه هیچ کسی جرات ندارد در چنین جوامعی تغییر وارد کند و حتا حکومتها با چالش مواجه میشوند».
خرافه پرستی آسیب دیگری است که به باور آقای دانش سبب میشود تا جنگ، خشونت و تندروی در جامعه رشد کند.
دسترسی به تعلیم و تربیه با کیفیت حق بشری انسانها است و یکی از اهداف توسعه پایدار میباشد. در سالهای اخیر دستآوردهای چشمگیری در عرصه دسترسی به آموزش در سطح جهان به وجود آمده و به ویژه دختران بیشتری شانس رفته به مکتب را به دست آوردهاند.
ح، همراز/کابل