آیا پس از سرنگونی اسد، رژیم ایران نیز سقوط خواهد کرد؟
۱۴۰۳ آذر ۲۷, سهشنبهفروپاشی غافلگیرکننده و سریع رژیم بشار اسد در سوریه با خوشبینی محتاطانه بسیاری در ایران همراه شده است، کشوری که بسیاریها از رژیم اقتدارگرای مذهبی سرخورده شده اند و مردم آن مشابهتهایی را بین مبارزات خود و مردم سوریه میبینند.
برای ایرانیان سقوط اسد بسیار مهم است، زیرا سوریه سنگبنای استراتژی منطقهای تهران بود که نه تنها نماد نفوذ ژئوپلیتیکی ایران بود، بلکه دو کشور شیوه مشترک حکومت اقتدارگرانه نیز داشته اند.
بنابراین، طنین تحولات سوریه در بستر اجتماعی و سیاسی ایران احساس میشود.
سقوط اسد امید را در میان ایرانیان برای تغییر بالقوه در داخل زنده کرده است، به ویژه پس از سرکوب وحشیانه جنبش «زن، زندگی، آزادی» توسط حکومت ایران که صدها کشته به جا گذاشت و هزاران تن دیگر زندانی شدند.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
وضعیت کنونی حتی علی خامنهای رهبر مذهبی ایران را نیز واداشته است که در مورد اظهارات علنی داشته باشد.
خامنهای هفته گذشته هشدار داد: «هرکسی که تحلیل یا اظهاراتش باعث دلسردی مردم شود، مرتکب جرم شده و با او برخورد میشود. برخی در خارج از کشور با استفاده از رسانههای فارسی زبان این کار را انجام میدهند، اما هیچ کس در داخل کشور نباید چنین رفتاری را انجام دهد.»
اظهارات او بیانگر نگرانیهای رژیم ایران از تاثیرات سقوط اسد است؛ به خصوص از این نظر که سقوط اسد آسیبپذیری رژیمهایی را برجسته کرد که مخالفان شان را سرکوب میکنند و به شدت به حمایت خارجی متکی هستند.
رهبری ایران ممکن است از این ترس داشته باشد که عوامل بیثباتکننده مشابه سوریه، مانند مشکلات اقتصادی گسترده و تضعیف اتحادهای منطقهای، در داخل کشور طنیناندازد و ثبات آن را تهدید کند.
حامیان رژیم تکان خورده اند
حسین رزاق، فعال سیاسی و زندانی سابق که از زمان اعتراضات جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ چندین بار بازداشت شده است، معتقد است که سقوط اسد اساساً سرسختترین حامیان جمهوری اسلامی را ناآرام کرده است.
این حامیان، عمدتاَ متشکل از خانوادههای نخبگان رژیم و کسانی که با دستگاههای نظامی و مذهبی پیوند دارند و عمیقاً برای بقای رژیم سرمایهگذاری کردهاند، حالا با ازدست دادن یکی از متحدان کلیدی منطقهای شان تکان خورده اند.
رزاق با اشاره به واکنش خانوادههای کسانی که در جنگ برای رژیم سوریه جان باخته اند گفت: «فروپاشی اسد حامیان تندرو رژیم را در شوک فرو برده است.» از این افراد که در سوریه میجنگیدند، در ایران زیر عنوان «مدافعان حرم» یاد میشود.
رزاق گفت: «این وضعیت ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی را به لرزه درآورده است، بسیاری از حامیان سرسخت آن اکنون این سوال را میپرسند که آیا ایران در آستانه فروپاشی است؟»
عکسها از آرشیف دویچه وله:
وی افزود که از دست دادن اعتبار کنونی رژیم در میان وفادارترین پیروانش بیسابقه است، حتی در مقایسه با حوادثی مانند جنبش سبز در سال ۲۰۰۹، اعتراضات سال ۲۰۱۹ به دلیل افزایش قیمت سوخت، یا پیامدهای سقوط دادن پرواز ۷۵۲ خطوط هوایی بینالمللی اوکرایین.
وی گفت: «وضعیت روانی جامعه به گونهای است که هر جرقهای، چه مرگ خامنهای یا یک تزلزل مهم دیگر، میتواند آغازی برای پایان رژیم باشد.»
مشروعیت از درون میپوسد
حسن اسدی زیدآبادی، یکی دیگر از فعالان سیاسی ساکن تهران و از مدافعان تحریم انتخابات، بر افزایش نارضایتی داخلی از ناکارآمدی و فساد حکومت تاکید کرد. او گفت: «آنچه که منجر به سقوط اسد شد، بحران مشروعیت و بیکفایتی بود. این امر در مورد حکومت ایران نیز صدق میکند که به طور فزایندهای در تامین نیازهای اولیه شهروندان خود ناکام است.»
زیدآبادی به مواردی مانند کمبود سوخت، قطعی برق، محدودیتهای اینترنت و آلودگی شدید، خاموشیهای طولانی مدت در شهرهای بزرگ و رکورد بالای آلودگی هوا در تهران اشاره کرد.
این بحرانهای مداوم خشم عمومی را برانگیخته و نارضایتی از حکومت را عمیقتر کرده است. زیدآبادی با اشاره به تشابهات تاریخی خاطرنشان کرد: «ملی شدن نفت در ایران الهامبخش جنبشهای مشابه در مصر بود، در حالی که جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ در شعلهور کردن بهار عربی نقش داشت و بهار عربی نیز در نهایت رهبران جنبش سبز را تحت تأثیر قرار داد که در نهایت در حبس خانگی قرار گرفتند.»
با این حال، او استدلال کرد که ایران ممکن است لزوماً مسیر سوریه را دنبال نکند و افزود: «در حالی که پویایی جیوپلیتیکی و تاریخی خاورمیانه، سرنوشت مرتبطی را ایجاد میکند، این امر بطور خودکار ایران را تحت تاثیر دومینو قرار نمیدهد.»
تشدید سرخوردگی عمومی از رژیم
مهدی محمودیان، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، به کاهش اعتبار و کارآمدی جمهوری اسلامی اشاره کرد و دلیل آن را ناکامیهای مکرر رژیم در رسیدگی به مشکلات کلیدی داخلی و از دست دادن اعتماد در بین شهروندان و جامعه جهانی دانست.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
او ناتوانی رژیم در عمل به وعدههای بهبود اقتصادی یا حفظ حاکمیت با ثبات را برجسته کرد که سرخوردگی عمومی را عمیقتر کرده است.
محمودیان گفت: «رژیم هم مشروعیت و هم توانایی عملکرد خود را از دست داده است. فروپاشی اسد نشان میدهد که تهران اکنون چقدر ابزار کمی در مذاکرات با غرب دارد.»
محمودیان از حکومتهای غربی خواست تا رویکرد استراتژیکتری برای حمایت از تغییر در ایران اتخاذ کنند. او گفت: «تمرکز غرب اغلب بر منافع اقتصادی به بهای حقوق بشر در ایران بوده است.»
او افزود: «کشورهای غربی به جای مداخله مستقیم باید بر تقویت جامعه مدنی در داخل ایران تمرکز کنند.»
اگرچه سرکوب شدید مخالفان، زمینه اعتراض علیه رژیم را افزایش داده است، اما این احساس در میان ایرانیان وجود دارد که فرصت دیگری برای تغییر میتواند به وجود آید، به ویژه با کاهش نفوذ منطقهای تهران.
سقوط اسد این احتمال را تشدید کرده است و بسیاری از ایرانیان کنجکاوند که ممکن است لحظه حسابرسی جمهوری اسلامی نیز فرا برسد.