سالروز قتل عام سريبرينيتسا
۱۳۸۷ تیر ۲۱, جمعهنيرو هاي هالندي در برابر اين حمله هيچ واکنشي نشان ندادند.يک سرباز هالندي بنام هينري فان ده بيلت گرچه قتل ها را به چشم خود نديده اما بخاطر سربرنيتسا بسيار ناراحت است. او ميگويد:
"من شاهد اخراج مردم از وطن شان بوده ام، شاهد پاک سازي قومي. چيزي که بيشتر مرا آزار ميدهد بيچاره بودن است. بيچاره بودن به عنوان يک سرباز کلاه آبي که ميخواهد کاري را انجام بدهد. اما وقتي بخاطر مقررات به اصطلاح دست هاي آدم بسته باشند و تنها قضايا را ببيني و اطلاع بدهي و کاري ديگري کرده نتواني، بسيار آزار دهنده است. اين بيچاره بودن بدترين خاطرۀ من است."هينري فان ده بيلت، جزو قواي هالندي بود که بايد منطقۀ مسلمانان را در سربرنيتسا محافظت ميکرد. البته تنها با حضور خود در آنجا.
اما صرب ها به مأموريت صلح نيرو هاي کلاه آبي توجهي نداشتند. آنها با خشونت مسلحانه سربرنيتسا را تصرف کردند. 450 سرباز هالندي بدون هيچ عکس العملي صحنه را تماشا ميکردند. هينري فان ده بيلت ميگويد: "جنگ با آنها اصلاً مطرح بحث نبود. سربازان ضعيف بودند، مواد غذايي وجود نداشت و مواد سوخت هم بسيار کم بود." او مي افزايد که مأموريت جنگي اصلاً برايشان داده نشده بود. به گفتۀ وي اردوگاه سربازان هالندي مملو از پناهنده گان بوده است، و اگر براي يک برخورد مسلحانه تصميم گرفته ميشد در آنصورت صرب ها همۀ آنان را ميکشتند و در نتيجه تعداد قربانيان بيشتر از آن ميشد که اکنون است.
قتل عام مردم ملکي در سربرنيتسا پس از جنگ دوم جهاني بزرگترين فاجعه بشمار ميرود. وقتي صرب ها به رهبري راتکو ملاديچ شهر را تصرف کردند مسلمانان بوسنيايي را به چند دسته تقسيم کردند. زنان، کودکان و بزرگسالان را در يک سو و مردان و پسران جوان را در سوي ديگر قرار دادند. زنان با همراهي سربازان هالندي توسط بس از آنجا نقل داده شدند.
يک سرباز ديگر هالندي ميگويد که کار ديگري از دست نيروهاي صلح ساخته نبود. او مي افزايد: "ما ديگر هيچ سلاحي نداشتيم، با آنهم تا جائيکه مي توانستيم از آن مردم محافظت کرديم. اما در نيمه راه سربازان کلاه آبي را از بس بيرون کردند و آنها مجبور بودند پاي پياده به اردوگاه شان برگردند. زيباترين زنان بين سنين 14 تا 30 سال در هردو طرف خيابان در برابر ديوار قرار داده شدند. صحنه هاي بعدي را ميتوان حدس زد..."
اين سرباز هالندي، که در آنزمان تازه بيست سال داشت، نمي دانست که درين منطقۀ بالقان چه چيزي در انتظارش است. وحشت صرب ها و قتل عام پلان شدۀ آنها!
در روز هاي اول ماه جولاي 1995 بيشتر از 8000 مرد مسلمان قرباني خشونت صرب ها شدند. برخي از آنها که تلاش کرده بودند از راه هاي جنگل فرار کنند، بر اثر انفجار ماين ها هلاک گرديدند. اما اکثريت آنان بصورت گروهي اعدام شدند و اجساد شان به گور هاي دسته جمعي انداخته شدند. اين قتل ها دقيقاً برنامه ريزي شده بودند. همينکه اعدام انجام مي يافت ماشين آلات ثقيل براي حفر گودال به محل حاضر ميشدند. براي از بين بردن آثار بعداً اجساد قربانيان به مراتب به جاهاي ديگر نقل داده مي شدند.
طي سال هاي گذشته بيشتر از 20 گور دسته جمعي در سربرنيتسا يافت شده اند.
فاجعۀ سربرنيتسا را نه مردم آنجا که خانواده هاي خود را از دست داده اند، و نه سربازان کلاه آبي که با روان افسرده گي از مأموريت شان برگشته اند، فراموش ميکنند. آنها فقط اميدوار اند که عاملان اين قتل عام، راتکو ملاديچ و رادووان کاراجيچ هرچه زودتر در برابر محکمۀ بين المللي لاهه قرار بگيرند.
درين ميان يک محکمۀ در لاهه اين تقاضا را که بتوان در برابر سازمان ملل متحد اقامۀ دعوا کرد، رد کرده است. ده زن بوسنيايي و انجمن موسوم به "مادر هاي سربرنيتسا" ادعا کرده اند که کشور هالند و سربازان هالندي سازمان ملل متحد از مسلمانان در برابر قطعات صربي حمايت کافي نکرده اند. قاضيان محکمۀ هالند گفته اند که سازمان ملل متحد بخاطر وظايف بشردوستانه اش از هرگونه اقامۀ دعوا مصون باقي ميماند. اما ادعا عليه کشور هالند در ماه سپتمبر به بحث گرفته خواهد شد.