"تقوا"، نسخهی ترکی فیلم "مارمولک"
۱۳۸۶ آبان ۲۳, چهارشنبهفیلم سینمایی "تقوا" که محصول مشترک آلمان و ترکیه است، فیلمی است که بهخاطر مضمون آن، با "مارمولک"، اثر سینمایی کمال تبریزی مقایسه میشود، هرچند که شخصیت اصلی فیلم تبریزی (رضا) با کاراکتر محرم در"تقوا" بهکلی متفاوت است.
عمر کیزیلتان (Ömer Kızıltan)، کارگردان "تقوا" همچون همتای ایرانی خود، کمال تبریزی به نقش حساس یک بنیاد مذهبی در جامعهی خود میپردازد.
فیلم "تقوا" که توسط "شرکت سینمایی آکین فتیح"، کارگردان معروف ترکتبار آلمانی ساخته شده، در اولین نمایشهای خود در ترکیه بحثهای مخالف و موافق زیادی را برانگیخته است. بیتردید بافت مذهبی ـ اسلامی دولت ترکیه به رهبری اردوغان و عبدالله گل، در دامنزدن به این بحثها بیتأثیر نبوده است. "تقوا" که در جشنوارهی بینالمللی فیلم برلین امسال برندهی جایزه شد و در حال حاضر کاندید کشور ترکیه برای اسکار فیلم خارجی است، چندی پیش در فستیوال فیلم آنتالیای ترکیه نیز ۹ جایزهی اصلی را در بخشهای مختلف به خود اختصاص داد.
"سینمای سفید" در ترکیه
فیلم "تقوا" هنگامی در سینماهای ترکیه به نمایش در میآید که "فیلمهای تبلیغاتی اسلامی" محصول "سینمای سفید" این کشور، تقریباً تمام زوایای بازار فیلم ترکیه را فتح کردهاند. این نوع سینما وظیفهی اصلی خود را در پرداختن به زندگی "شهدای اسلام" و مبارزه با "غربگرایی" و مدرنیته خلاصه میکند: دستمایهی اغلب این فیلمها سرنوشت دختری است که از سر اعتقاد و ایمان، ناگهان به حجاب رو میآورد و از سوی خانوادهی "کافرش" طرد میشود، یا سرگذشت پسر جوانی که به غرب سفر میکند و تمام سنتها و ارزشهای مذهبی ـ اسلامی خود را از یاد میبرد و در نتیجه در گرداب فساد و تباهی غرق میشود. تبلیغ اسلامیت و اسلامی بودن هدف اصلی این سینماست و به جنبههای زیباییشناسانه این هنر توجهی ندارد.
زندگی سادهی مسلمانی"پاک"
فیلم "تقوا" هرچند به زندگی سادهی مسلمانی "پاک" میپردازد، ولی دنیای مذهبی پیرامون او را هم با تصاویری واقعگرایانه نشان میدهد. عمر کیزیلتان که به گفتهی خود معتقد به هیچ دینی نیست، در مورد فیلم "تقوا" میگوید: «در سینمای ترکیه فیلمهای زیادی دربارهی موضوعهای اسلامی ساخته شده ولی در یک مسجد و در میان فرقهای مذهبی فیلمبرداری کردن تا به حال دستمایهی هیچ فیلمی قرار نگرفته است.»
فرقهی مذهبیای که کیزیلتان در "تقوا" به آن میپردازد، فرقهای است که مدعی پیاده کردن دستورات قرآن به عنوان کتابی آسمانی است. در این فرقه "مسجد"، "درگاه" نامیده میشود. درگاه در سلیمانیه، یکی از قدیمیترین و سنتیترین محلههای استانبول قرار دارد. محرم، قهرمان فیلم که هنرپیشهی معروف ترک ارکان چان (Erkan Can) نقش او را بازی میکند هم در این محله خانه دارد و به زندگیای محدود و محقر که از حد اجرای مراسم عبادی تجاوز نمیکند، مشغول است: خواندن نماز، رفتن به مسجد و بهجا آوردن نذور بیانتها، از جمله کارهای روزانهی محرم است.
مشکلات محرم هنگامی آغاز میشوند که وی بهخاطر امانتداری و تقوا از سوی "امام جمعهی" این فرقه به عنوان خزانهدار آن برگزیده میشود. "شیطان" ولی از محرم و آئین و مراسم فرقهی او قویتر است و اغلب در هیئت زنی زیبارو و اغواگر در رؤیایش ظاهر میشود و او را دچار عذاب وجدان میسازد. فشار روحی محرم زمانی به اوج خود میرسد که این مرد متدین، در رابطه با وظیفهی جدیدش به "دنیای بیرون" پا میگذارد و هنگام جمعآوری "سهم امام" با وسوسهی کسب قدرت و پول و لذت داشتن سکس آشنا میگردد.
پی بردن به دورویی و ریاکاری اعضای فرقه که به ظاهر در اجرای وظایف مذهبی خود کوتاهی نمیکنند، ولی چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند، مزید بر علت میشود و سرانجام محرم را که برای گریز از کشمکشهای درونی خود هر چه بیشتر به عبادت و تذهیب روح پناه میبرد، از پای در میآورد.
تصاویر واقعگرایانه و روشن
"تقوا" فیلمی است که درگیریهای روانی انسانی مؤمن را نشان میدهد که با دنیای پر از پلیدی و دورویی و ریای اطراف خود بیگانه است.
عمر کیزیلتان با بیانی رسا و بیپرده و تصاویری روشن به گوشههای تاریک روح مسلمانی میپردازد که معنای زندگیاش را در فراهم آوردن توشهی آخرت برای خود خلاصه کرده است و از رویارویی با دنیای عابدنمایانهی سران مذهبیای که زیر ردای زهد و عبادت در پی گردآوری مال و قدرتاند، عاجز میماند و سرانجام از پای در میآید.
این فیلم از پانزدهم نوامبر در سینماهای آلمان به نمایش در میآید.
گفتوگو با یک منتقد فیلم
پس از نمایش فیلم برای اهل رسانه، فرصتی دست داد که با مونیکا زندمن (Monika Sandmann)، یکی از منتقدان فیلم آلمان مصاحبهی کوتاهی داشته باشیم:
دویچه وله: تا چه اندازه با سینمای ترکیه آشنایی داری؟
مونیکا زندمن: من سینمای ترکیه را با فیلمهای "یول" و "فصلی در هاکاری" شناختم. امروز ولی زیاد از وضعیت سینمای ترکیه با خبر نیستم.
چرا به تماشای این فیلم آمدهای؟
چون به سینمای مؤلف ترکیه علاقه دارم و چون فتیح آکین هم از جمله تولید کنندگان این فیلم است.
چه جنبهای از این فیلم، بیشتر توجهات را جلب کرده؟
داستان سر راستش. تمرکز روی یک شخصیت و تکامل آن. بازی درخشان شخصیت اصلی فیلم که درگیریهای روانی مرد سادهی مسلمان معتقدی را با مهارت نشان میدهد؛ مردی که در گرداب افکار "کثیف" خود گرفتار میآید و در دام متعصبین مذهبی میافتد. همچنین زبانتصویری روشن فیلم برایم جالب بود.
صحنههای عبادت در مسجد و وضو گرفتن و قرآن خواندن و... که در اغلب گزارشات تلویزیونی هم تکرار میشوند، چه تأثیری بر تو داشتند؟
این تصاویر برای من "تلویزیونی" نیستند، چون در فیلم به بخشی از داستان تبدیل شدهاند و زندگی روزانهی شخصیت اصلی فیلم را نشان میدهند.
چه انتظاری از سینمای به اصطلاح شرق داری؟ این که نقش "روشنگرانهای" را به عهده بگیرد یا موازین زیبایی شناسانهی تازهای را عرضه کند؟
همان انتظاری که از هر فیلم دیگری دارم: داستان جالبی را تعریف کند که با موضوعش هماهنگ باشد و خوب پیاده شده باشد. از یک فیلم "شرقی" انتظار دارم که مرا با دنیای شرق که برایم بیگانه است، آشنا کند. میخواهم که از زندگی انسانهایی که در آنجا زندگی میکنند چیزی دستگیرم شود و این شاید به جنبهی روشنگرانهی فیلم برگردد! آشنایی با اصول زیبایی شناسانهی جدید همیشه جالب است، مهم نیست که این در رابطه با سینمای شرق باشد یا سینمای جای دیگر.
چرا "سینمای شرق" در آلمان و به طورکلی در غرب جایگاهی "جنبی" دارد؟ چه چیز باید تغییر کند تا این سینما بتواند، توجه بیشتری را به خود جلب کند؟
فیلمهای ترکی باب روز که به "جریان غالب" سینمایی در این کشور تعلق دارند، اغلب در سینماهای اصلی شهر کلن به نمایش در میآیند. ولی من علاقهی چندانی به این فیلمها ندارم. جامعهی ترک زبان در آلمان از این فیلمها خوب استقبال میکند. "فیلمهای مؤلف" بهطورکلی در همه جا با شرایط دشواری روبرو هستند. اینکه چرا تعداد فیلم مؤلف ترکی اندک است، شاید از یک سو به این خاطر باشد که تودهی سینمارو از این نوع فیلمها چندان استقبال نمیکند و از سوی دیگر به این دلیل که زیاد شناخته شده نیستند. جشنوارههای بینالمللی فیلم که بخش خاصی به این سینما اختصاص میدهند، میتوانند از این نظر کمک خوبی باشند. در عین حال باید لابیستها و چهرههای مشهوری مثل فتیح آکین برای این نوع سینما کار کنند. با اینحال، مشکلات مالی پیدا کردن پخش کننده فیلم هم شرایط را دشوارتر میکند.
مونیکا زندمن، منتقد فیلم است و از سال ۱۹۸۹ به عنوان فیلمنامه نویس برای سینما و سریالهای تلویزیونی با برنامههای تلویزیونی آلمان مثل ZDF، WDR و RTL همکاری میکند.
ب. الف