خواهر و همسر شیرین عبادی تهدید شدند
۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبهدویچهوله: بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، بعد از ماهها تلاش شما و دیگر فعالان حقوق بشر بالاخره در برابر حوادث اخیر ایران موضعگیری کرد و گزارش کاملی از وضعیت حقوق بشر در ایران از خرداد سال گذشته تا امسال داد. ابتدا بفرمایید به طور کلی نظرتان راجع به این گزارش چیست و چطور آن را ارزیابی میکنید؟
شیرین عبادی: این گزارش در برگیرنده حوادثی است که در سال گذشته بر مردم ایران رفته و چون به وسیله دبیرکل سازمان ملل متحد تهیه شده و تمامی مطالب گفته شده مستند است، بنابراین هیچ جای شک و شبههای در درست بودن آن نیست. در نهایت برخی از حوادث که اتفاق افتاده متاسفانه در این گزارش نیامده است.
یعنی منظورتان این است که این گزارش حتی کمتر از آن چیزی است که در واقعیت در ایران در طول یک سال گذشته اتفاق افتاده؟
دقیقا همین را میخواهم بگویم. این گزارش قسمتی از ماجرای دردناک مردم ایران است.
در این گزارش به مطالب مختلفی اشاره شده، از جمله سنگسار، اعدام نوجوانان، حقوق زنان، حقوق اقلیتها، مسائل پس از انتخابات و... اما در بخشی از این گزارش تحت عنوان آزادی بیان، چندین بار نام شما آمده و عنوان شده که خانواده شما در ایران تحت فشار هستند. آیا چنین چیزی صحت دارد؟
فشارهای زیادی بر من وارد میکنند برای اینکه جلوی فعالیتهای حقوق بشری من را بگیرند، از جمله تهمتهایی که به خانوادهام میزنند، آنها را مرتد و غیرمسلمان معرفی میکنند، من را مزدور غرب مینامند. هفتهای نیست که تهمت و افترایی به من نزنند، اما به نظر آقایان این کافی نبوده، زیرا من با این توپها از میدان به در نمیروم و در نتیجه سراغ خانواده من آمدهاند.
به کرات همسر من، خواهر من و برادر من را احضار میکنند و مزاحم آنها میشوند و از همه خندهدارتر اینکه من و خانواده خواهرم هر دو در یک مجموعه ساختمانی، آپارتمان داریم و خواهرم و شوهرش را که هر دو دندانپزشک هستند و متاسفانه یا خوشبختانه به هیچ وجه در فعالیتهای حقوق بشری هم نیستند، تهدید میکنند که بایستی آن خانه را خالی کنند و صراحتا به خواهر من که استاد دانشگاه است، گفتهاند که اگر از اینجا بلند نشوی به دستور وزیر بهداشت، ما شما را از دانشگاه بیرون میکنیم.
من نمیدانم این چه قانونی است که به یک کارمند وزارت اطلاعات اجازه میدهد خواهر یک مدافع حقوق بشر را که هیچ ارتباطی با فعالیتهای حقوق بشری او هم ندارد، وادار کنند خانهاش را از ساختمانی که در آن اقامت دارد عوض کند. شوهر من را به کرات مورد تهدید قرار دادهاند که نبایستی با زنت تماس بگیری. از شوهر من شناسنامه و کارت ملی من را مطالبه کردهاند که بایستی به آنها بدهد و وقتی همسرم مانع شده، مزاحمتهایشان را اضافه کردهاند و بسیاری مسائل دیگر که امیدوارم روزی با حاکمیت قانون به این بیقانونیها در ایران خاتمه داده شود.
یکی از مسائلی که از طرف برخی رسانهها و روزنامههای دولتی در مورد شما مطرح میشود و اخیرا هم بیشتر به آن دامن زده شده، این مسئله است که هیئت نوبل، جایزه نوبل صلح را به پیشنهاد سازمان مجاهدین خلق به شما اعطا کرده. آیا این درست است؟
میدانید که تعدادی از روزنامههای ایران صرفا با بودجه دولتی اداره میشوند که من به اینها "روزینامه" میگویم. در این روزینامهها مدتی است که عنوان میکنند که جایزه نوبل صلح به پیشنهاد سازمان مجاهدین خلق به من داده شده که این نهایت کمسوادی آقایان را میرساند. سایت نوبل را هرکس که مراجعه کند، میبیند که پیشنهاد برای برنده شدن جایزه چگونه بایستی داده شود و اصولا سازمان مجاهدین حائز این شرایط نیست که برای کسی چنین درخواستی کند و تازه اگر یک زمانی هم حائز شرایط باشد، این جایزه را حتما برای مریم رجوی میگیرند نه برای شیرین عبادی که هیچ وقت هیچ نسبت و رابطهای با این سازمان نداشته است.
اینها تهمتهایی است که این روزینامهها که بعضا سردبیران آنها بازجو و شکنجهگر هم بودهاند، برای به خیال خودشان بدنام کردن من و تشویش اذهان عمومی علیه من میزنند، اما باید بگویم "عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند"، برای اینکه همه من را میشناسند و آن نویسندگان روزینامهها را هم میشناسند.
در ترجمه فارسی بخشی از گزارش بان کی مون همان قسمتی که به شما اختصاص دارد، آمده که خانم عبادی به خاطر دفاع از همجنسگرایان، بهائیان و مرکز اطلاعات ایالات متحده امریکا، سیا، مورد انتقاد قرار گرفته. آیا در پروندههای شما تا به حال دفاع از همجنسگرایان و دفاع از سازمان سیا بوده؟
در حقیقت ایرنا و آن روزینامههای دولتی اینچنین اتهاماتی را به من میزنند که آقای بانکیمون به قول خودش از این "کمپین افترا" اظهار نارضایتی کرده و گفته که اینها درست نیست. علت این اتهامات این است که به قول خودشان میخواهند اذهان عمومی را علیه من مشوش کنند که البته بیفایده است و اما آنچه که باعث شده این روزینامهها و همچنین ایرنا من را مدافع همجنسگرایان بخواند، آن است که در یک محاکمه، فردی را که متهم به همجنسگرایی بود، طبق دستور دادگاه از کوه پرت کردند و بدنش تکه تکه شد و تکههای بدنش را جمع و دفن کردند.
من در آن زمان در ایتالیا بودم. در این خصوص خبرنگاری با من مصاحبه کرد و نظر من را راجع به این نوع مجازات پرسید. من گفتم هرکس هرکاری که کرده باشد، اگر مستحق قتل است، دیگر چرا به این صورت فجیع مردم را میکشید که از کوه پرت کنید تا بدنش تکه تکه شود؟ آنچه که مورد مخالفت من در آن مصاحبه بود، مجازاتهای خلاف ضوابط حقوق بشری و بلکه خلاف انسانیت و خلاف اسلام بود. در هیچ جای قران نوشته نشده که یک آدم ولو هر عمل بدی انجام داده باشد، از کوه پرتش کنند و بدنش تکه تکه شود و بعد پاسدارها بیایند و آن تکه ها را جمع کنند و او را دفن کنند. این چه شیوه اعمال مجازات و اجرای قانون است؟ من به اینگونه امور اعتراض دارم.
در گزارش دبیرکل سازمان ملل همینطور آمده که گویا از مقامات ایران خواسته شده، برای حفاظت از جان شما و خانوادهتان اقدام کنند، ولی دولت جمهوری اسلامی پاسخ داده که موضعگیریها و بیانیههای شما با گرایشهای مذهبی مردم مغایرت دارد و به همین دلیل ما نمیتوانیم از جان ایشان محافظت کنیم. آیا شما این حرف را قبول دارید؟ آیا شما حرفی مغایر با گرایشهای مذهبی مردم ایران زدهاید؟
من همواره مدافع اسلام بودهام و اساسا تزی که باعث شد من برنده جایزه نوبل صلح شوم، این بود که اسلام و حقوق بشر با هم انطباق دارند. حرف ما این است که اسلام منشا حقوق بشر است. آنچه که اسلام در شیوه رفتار با مردم میگوید، منشا حقوق بشر است و به خاطر دفاع از اسلام است که من گاهی اوقات حتی مورد بیمهری افرادی که به اسلام اعتقاد ندارند قرار میگیرم. اما جالب است که دولت ایران حرف من را که همیشه مستند به آیات قرانی است و در حمایت از اسلام است، مخالف اسلام معرفی میکند، اما آن کسانی را که در زندان آن فجایع را سر بچههای ما میآورند و آن مسائل را در کهریزک ایجاد میکنند یا کسانی که به علت حمله به خوابگاه دانشگاه در دادگاههای جمهوری اسلامی محکوم شدند، نه تنها اینها را به حبس نمیبرند، بلکه ترفیع مقام هم میدهند، آن وقت اسم این کار را اسلام میگذارند.
خانم عبادی شما مدتهاست که بعد از وقایع اخیر ایران تلاش میکنید که سازمان ملل و دبیرکل آن و شورای حقوق بشر را قانع کنید که یک فرستاده ویژهیا گزارشگر ویژهای را به ایران بفرستند. فکر میکنید این گزارشی که الان منتشر شده، میتواند مقدمهای برای سفر یک هیئت ویژه به ایران باشد و در غیر این صورت اهمیت این گزارش چه خواهد بود؟
این گزارش میتواند مقدمه اعزام گزارشگر ویژه هم باشد و اگر با اعزام گزارشگر ویژه موافقت نکردند، باز هم اشکالی ندارد. این گزارش که به وسیله یک مقام بینالمللی بیطرف تهیه شده، نشان از مظلومیت مردم ایران و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران دارد. این گزارش نشان میدهد که چطور آزادی بیان در ایران صدمه دیده است. طبق گزارش گزارشگران بدون مرز که اخیرا منتشر شده، ایران در رده آخر آزادی بیان قرار دارد و این باعث ننگ است که ما حتی از عراق و افغانستان و کشورهای آفریقایی هم پایینتر باشیم.
ایران از نظر آزادی بیان در بین کشورهای دنیا چهارمین کشور از آخر است، یعنی فقط سه کشور وضع آزادی بیانشان از ما بدتر است. اینها گزارشهایی است که به وسیله سازمانهای بینالمللی تهیه میشود و دیگر این روزینامههای دولتی و یا سخنگویان دولتی نمیتوانند تهیهکنندگان این گزارش را متهم به غرضورزی و یا حمایت از غرب و شرق و از این جور اتهامات کنند. این گزارشها نشان از یک چیز دارد و آن این است که مردم ایران در بندند، اسیرند و نقض حقوق بشر در ایران به صورت گسترده و سیستماتیک سالهاست که ادامه دارد.
و فکر میکنید بازتاب این گزارش در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه دسامبر چگونه خواهد بود؟
مسلما بازتاب بسیار گستردهای خواهد داشت. این گزارش به تمامی کشورها ارسال شده و دیگر دولت ایران نمیتواند بگوید، غرضورزی کردهاند. این گزارش را مستندا آقای بانکیمون تهیه کرده، یک مقام بینالمللی، و تکرار میکنم، تازه تمام مصائبی نیست که بر مردم ایران رفته است.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: بابک بهمنش