دختران فراري در سينماي ايران
۱۳۸۳ بهمن ۱۷, شنبهشتن بر آن ممکن نيست.
فيلم «ديشب باباتو ديدم آيدا» سومين ساخته ى رسول صدرعاملي است که به «دختران فرارى» ميپردازد. دو فيلم ديگر از اين راوايتهاى سهگانه «دختري با کفشهاى کتانى» و «من ترانه پانزده سال دارم» نام داشتند که فيلم دوم، هم با استقبال ببينندگان همراه بود و هم جوايزى را کسب کرد. در اين سالها فيلمهاى ديگرى چون «نگين»، «زندان زنان»، «بوتيک» و چند فيلم ديگر، حکايت از مشکلاتى دارند که ابعاد آنها ناديده گرفتنشان را منتفي کرده است.
اخيرا يکي از مراکز نگهداري دختران فراري در تهران که مرکز «ارشاد» نام دارد در آستانه تعطيلي قرار گرفته و بحث در مورد سرنوشت ساکنان آن نه تنها بحث دختران گريخته از خانه را دوباره مطرح کرده بلکه به مجلس نيز کشانده است. به گزارش خبرگزاري سينا يکي از اعضاي کميسيون اجتماعي مجلس، ناصر نصيري، معتقد است: «بياعتنايي دولت به مساله دختران فراري باعث مي شود که دامنه مفاسد اجتماعي افزايش يابد. ... تاکنون اين مساله جنجال هاي پياپي در جامعه برپا کرده است به جاي اينکه مسئولان مساله حراج دختران در امارات را تکذيب کنند، يک سر پناهي براي اين دختران تهيه کنند. کساني که امروز دم از انسانيت و اسلاميت مي زنند بايد به صورت عملي با مشکلات مبارزه کنند و جلوي يکسري از سايت هاي غير اخلاقي که ريشه بسياري از مفاسد اجتماعي است را بگيرند.»
در مورد سرنوشت ساکنان مرکز «ارشاد» اخبار ضد و نقيضي منتشر شده است. در حالي که شايع بود با تخليه و تعطيلي اين محل دختران فراري به مرکز نگهداري زنان آسيب ديده انتقال مييابند، به گزارش خبرگزاري مهر، رئيس سازمان بهزيستي، محمد رضا راهچمني، اين خبر را تکذيب کرده و ميگويد: «سازمان بهزيستي تحت هيچ شرايطي دختران فراري را در کنار زنان آسيب ديده نگهداري نخواهد کرد»
در همين ارتباط اقليما، رئيس انجمن مددكاران اجتماعي ايران، اعلام کرده است که بهرغم اين گفتهي رئيس سازمان بهزيستي «اين مركز در حال تخليه است» او همچنين اعتقاد دارد «دكتر راه چمني، از خريد يك مركز ديگر خبر دادهاند، اما بهزيستي نه تنها بودجه خريد ساختمان جديد را ندارد، بلكه به دليل كمبود بودجه، اين سازمان توان اجاره ساختمان جديد را نيز ندارد»
باتوجه به اين که مطابق آمار غيررسمي نزديک به ۲۰۰ هزار زن خياباني در تهران فعاليت دارند که ۶۱ درصد آنها در جواني از خانههاي خود گريختهاند و با نظر به رشد ۱۵ تا ۲۰ درصدي تعداد دختران فراري که آمار رسمي نيز مويد آن است، اين گفته کارشناسان که دههي هشتاد را دههي انفجار آسيبهاي اجتماعي در جمهوري اسلامي عنوان ميکنند چندان اغراقآميز نمينمايد.
در اين ميان آمار رسمي حکايت از کاهش سن دختراني را دارد که از خانه ميگريزند. چنان که معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي، دکتر سيد حسن علم الهدايي، مي گويد: «در ۶ ماهه اول سال گذشته، ۸۷۶ دختر فراري در مراکز خانههاي سلامت بهزيستي پذيرش و ساماندهي شدهاند که اين رقم در ۶ ماه اول سال ۸۱ تنها ۷۳۴ مورد بوده است، ضمن اينکه سن فرار دختران نيز در اين ميان به ۱۳ سال کاهش يافته است.»
به گفته ى عباس رييسفيضي محقق و پژوهشگر اجتماعي «براساس برآوردهاي صورت گرفته و نمونههاي آماري موجود، 31 درصد دختران 14 تا 18 سال کشور با خانوادههايشان مشکل دارند که 5/22 درصد آنها کاملا مستعد فرار از خانه و جذب شدن به باندهاي سودجو هستند.» رييسفيضي همچنين اعلام کرده: «قريب به 86 درصد از دختراني که براي بار نخست از منزل فرار مي کنند مورد سوء استفاده جنسي قرار مي گيرند.»
آمار منتشر شده از سوي سازمانهاي دولتي تنها دختراني را شامل ميشود که زيرپوشش اين تشکلها قرار دارند و يا به نحوي شناسايي شدهاند اما دامنهي اين فاجعه چنان است که هر روز صفحهي حوادث روزنامهها خبر از دستگيري اعضاي باندهاي قاچاق دختران و برپاکنندگان روسپيخانهها ميدهند.
مسئلهي فحشا و خودفروشي موضوع يک فيلم مستندداستاني به نام «فقر و فحشا» نيز هست که مسعود دهنمکي تهيه کرده. «فقر و فحشا» به رغم اين که کارگردان در ابتداي آن نذکر ميدهد: «اين فيلم تنها دربردارنده بخشي از حقايق پيدا و پنهان جامعه است که قابليت پخش داشت» اجازهي نمايش نگرفته است. البته اين فيلم را نيز مانند بسياري از کالاهاي ممنوع به راحتي ميتوان در پيادهروي برخي از خيابانهاي پررفتو آمد تهران تهيه کرد. مسعود دهنمکي، يکي از اعضاء سابق انصار حزبالله، در پاسخ به انتقاد نيروهاي انتظامي به پخش اين فيلم در ميان مردم گفته است: «در جامعهاي که نوار بازجويي سعيد امامي از آرشيو وزارت اطلاعات در جامعه پخش ميشود، من چگونه ميتوانم از انتشار و توزيع فيلمي جلوگيري کنم که تعدادي از نسخههاي آن را براي تعداد زيادي از کارشناسان، مسوولين و مديران ارسال کرده ام.» بسيج دانشجويي کوي دانشگاه تهران در نشستي که براي بررسي فيلم «فقر و فحشا» برگزار کرده بود تنها سي دقيقه از اين فيلم ۱۰۰ دقيقهاي را به نمايش گذاشت. دهنمکي کارگردان اين فيلم در پاسخ به اعتراض دانشجويان به عدم نمايش کامل اين فيلم توضيح داد که: « اين فيلم اجازه اکران عمومي ندارد و به همين دليل پخش تمامي فيلم از سوي مسوولين سالن غير قانوني است.»
در اين فيلم که از گفتگو با چند روسپي و عدهاي ديگر تهيه شده و بعضا به دختران ايراني در دبي ميپردازد سعي شده فقر را عامل اصلي فحشا معرفي کند. گرچه به اعتقاد بسياري از صاحبنظران عوامل ديگري از جمله تنشها و تضادهاي اجتماعي، رونق ازدواجهاي تحميلي و ناموفق، محدوديتهاي تحميل شده بر جوانان که حاصلي جز زندگي دوگانه به بار نياورده و امثال آن را نيز بايد از علتهاي اين آسيبهاي اجتماعي دانست. لااقل در فرار دختران از خانه که کشيده شدن بسياري از آنها به فحشا را بهدنبال دارد، در کنار فقر، عوامل فرعنگي و اجتماعي را نميتوان ناديده گرفت.