دنیای وهمآلود رومانتیکها در یک نمایشگاه
۱۳۹۱ آبان ۲۳, سهشنبهانسان همواره از ناشناختهها وحشت داشته است. بخش بزرگی از اندیشه و احساس انسان را پرسشهایی فرا میگیرد که هیچ پاسخی برای آنها وجود ندارد، اما همواره ذهن انسان را مشغول کردهاند. انسان به دنیای مرگ و خاموشی راه ندارد و هیچ مسافری از آن دنیا برنگشته است تا بگوید که پس از مرگ بر "مسافران دنیا" چه گذشته است. این بزرگترین راز زندگی بشر هرگز کشف نخواهد شد.
شاعر ایرانی صدها سال پیش گفته است:
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را (حافظ).
همه سرانجام روزی به "وادی مرگ" قدم خواهند گذاشت و در سرنوشت "مردگان صدهزار ساله" شریک خواهند شد.
هنرمندان بیشماری، نه با خرد و شناخت تجربی، بلکه با تخیل و حس شهودی در این دنیا غوطه خوردهاند. خود از هیبت آن به وحشت افتاده و دیگران را نیز به هراس افکندهاند.
نمایشگاهی در فرانکفورت به این دنیای پررمز و راز اختصاص یافته است. بسیاری از هنرمندان وابسته به مکتب رومانتیسیسم، به ویژه از نیمه قرن هجدهم تصاویر گوناگونی از این دنیای تیره و پررمز و راز فراهم آوردهاند.
تابلوی "وامپیر" اثر ادوارد مونک (۱۸۶۳ – ۱۹۴۴) از کارهای معروف نقاش نوگرای نروژی است. وامپیر نمونهای از موجودات خونآشام است که کسی از وجود آنها مطمئن نیست، اما کمابیش همه از آنها وحشت دارند.
مونک این تابلو را در سال ۱۹۱۶ در کوران جنگ جهانی اول نقاشی کرد، یعنی دورانی که مرگ و میر واقعهای روزمره بود و جان انسانها ارزش زیادی نداشت.
فیلسوفان هشدار دادهاند که تفکر درباره مرگ حاصلی ندارد، اما بدبختانه از این تفکر هیچ گریزی نیست.
در دنیای رومانتیکها مرگ و نیستی با تصویری مهیب ترسیم میشود: تابوت، کفن، قبر و گورستان، و حیواناتی که به نحوی نمادین مرگ را تداعی میکنند: کلاغ و جغد و مار و...
کاسپار داوید فریدریش (۱۷۷۴ – ۱۸۴۰) از مهمترین نقاشان رومانتیک آلمان است. او در چند تابلویی که در سال ۲۲ / ۱۸۲۱ رسم کرده، گورستان را نشان داده است، عرصه مرگ و نیستی، پوسیدگی و نابودی. این درونمایه برای هنرمندان رومانتیک کششی توأم با ترس و وحشت به همراه داشت.
انسان در برابر تصاویر کابوسوار "دیار خاموشان" ضعیف و ناتوان است. با حیرت به این صحنه مهیب مینگرد با این آگاهی تلخ، که تابوت روزی او را حمل خواهد کرد.
تابلوی "سوگواران در مه" اثر ارنست فردیناند اوهم (۱۷۹۷ – ۱۸۵۵) با تصویری از ارواح و اشباح تاریک، دنیای وهمآلود رومانتیکها را نشان میدهد. در تابلوهای این هنرمند فضایی تیره و تار، مبهم و مغشوش تصویر میشود که تماشاگر را با خود به عوالم مرموز میبرد.
انسان عصر روشنگری، سرمست از باده خرد، میکوشد با تکیه بر قوانین و روندهای طبیعی، غول مرگ را انکار کند. اما هرجا که خرد به خواب فرو رود، جنون و شهوات بیدار میشوند.
روانکاوی "غریزه مرگ" را شناخته و نشان داده است که مرگ و نیستی، با تمام زشتی و پلیدی، افسونی دلنشین دارد که انسان را به خود میکشد. افراد حساس، به ویژه هنرمندان رومانتیک از افسون پرکشش مرگ و نیستی رهایی ندارند.
تنها نقاشان نبودند که به دنیای مهیب و هولناک "عفریت درون" نظر داشتند. در سینما نیز برخی از کارگردانان بزرگ، به ویژه آنها که در آلمان به مکتب اکسپرسیونیسم گرایش داشتند، از بیداری رؤیاهای سرکش و جنونآمیز در عالم ناخودآگاه، داستانها گفتند و خود البته مثل دیگران "در خواب شدند".
در نمایشگاه قطعاتی از فیلمهای نوسفراتو (۱۹۲۲) به کارگردانی فریدریش ویلهلم مورناو (۱۸۸۸ – ۱۹۳۱) سینماگر بزرگ آلمانی و همچنین فیلم صامت "فاوست" به کارگردانی گئورگ ویلهلم پابست، پخش میشود.
تابلوهای عرضه شده در نمایشگاه، گسترهای دویست ساله را از تاریخ معاصر در بر میگیرند: از تابلوهای فرانسیسکو گویا (۱۷۴۶ – ۱۸۲۸) نقاش نامی اسپانیا تا آثار ماکس ارنست (۱۸۹۱ – ۱۹۷۶) هنرمند نوگرای آلمانی که به سورئالیسم گرایش داشت.
نمایشگاه "رومانتیسیسم سیاه" که از ۲۶ سپتامبر در موزه اشتدل در شهر فرانکفورت شروع شده است، تا ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۳ ادامه دارد.