راه ناهموار تحقق وعدههای فرهنگی حسن روحانی
۱۳۹۶ خرداد ۱۷, چهارشنبهدر جریان مبارزات انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، حسن روحانی اعتراف کرد که دولت یازدهم برای انجام برخی کارها بازوان توانایی نداشته و با اشاره به نتیجه انتخابات سال ۹۲ گفت با رأی ۵۱ درصدی تحقق برخی وعدههایش ممکن نیست.
روحانی در انتخابات این دوره حدود ۵ میلیون و اندکی بیش از ۶ در صد بیشتر از انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری رأی کسب کرد.
او میگوید حدود ۴ میلیون نفر به علت ازدحام و ناکارآمدی شیوه سنتی رأیگیری موفق به رأی دادن نشدند و حامیانش احتمال میدهند آرای روحانی میتوانست بیش از ۲۵ میلیون و فراتر از ۶۰ درصد کل آرا باشد.
آیا رئیس دولت دوازدهم با این پشتوانه قادر خواهد بود به شعارها و وعدههای انتخاباتیاش، بهویژه در حوزه پرچالش فرهنگ و هنر عمل کند؟
واقعیت این است که حکومتهای خودکامه وقتی با تنگناهای شدید اقتصادی، تهدیدهای نظامی، نارضایتیهای گسترده مردم و اعتراض و شورش شهروندان روبرو شوند و توانایی سرکوب معترضان را نداشته باشند برای بقای حکومت عقبنشینیهایی میکنند.
بیشتر بخوانید: درخواست از روحانی برای فعالیت مجدد انجمن صنفی روزنامهنگاران
نوشیدن جام زهر پذیرش آتشبس با عراق توسط نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روحالله خمینی و تن دادن به مذاکره مستقیم با آمریکا و توقف فعالیتهای اتمی مناقشهبرانگیز توسط جانشین او علی خامنهای نمونههایی از این وضعیت در دوران جمهوری اسلامی هستند.
محمدرضا پهلوی نیز که خود را شاهشاهان میخواند زمانی که تظاهرات و اعتصابهای گسترده کشور را فلج کرده بود و ماشین سرکوب رژیم ناکارآمد مینمود با چهرهای محزون و صدایی لرزان مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت تا بگوید: «من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.»
وضعیت امروز جمهوری اسلامی با ماههای پایانی حکومت سلطنتی چندان قابل مقایسه نیست؛ خامنهای به رغم شکست سنگین ابراهیم رئیسی، نامزد مورد حمایت اقتدارگرایان و منصوب او در تولیت آستان قدس رضوی، انتخابات ۲۹ اردیبهشت را تائید نظام جمهوری اسلامی تفسیر میکند.
پیام انتخابات به تعبیر خامنهای
خامنهای مدعی است در این انتخابات: «همهی قشرها، همهی سلیقهها، همهی گرایشهای سیاسی در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش یکدیگر به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند.»
رهبر جمهوری اسلامی در پیامی که یک روز پس از انتخابات منتشر شد حتی از "نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی و هنری" هم به خاطر حضور در پای صندوقهای رأی تشکر کرد.
کمتر از دو هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری دو هزار نفر از این "نخبگان فرهنگی و هنری" با امضای نامهای با این امید از روحانی حمایت کردند که به آنچه در جمهوری اسلامی بر سر اهل فرهنگ و هنر میآید پایان دهد.
بیشتر بخوانید: روحانی: مهمترین بخش انتخابات "نه" مردم به فریبکاران بود
امضاءکنندگان نامه نوشتهاند به ایرانی میاندیشند: «که در آن نویسندگان، هنرمندان و اهالی قلم بدون هراس از محدودیتهای غیرقانونی، به آفرینش، خلق و نشر ادبیات و هنر خویش بنشینند و امید داشته باشند آنچنان که شایسته است قدر بینند و بر صدر نشینند و مطمئن باشند کار اهل فرهنگ به خودشان سپرده میشود.»
سپردن کار اهل فرهنگ به خودشان از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی در سال ۹۲ نیز بوده است که اگر تحقق مییافت تکرار آن ضرورت نداشت.
اعتراف به ناتوانی وزارت ارشاد
در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی نه تنها امور فرهنگی و هنری به فعالان این حوزه سپرده نشد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در موارد زیادی مجبور به عقبنشینی در برابر نهادهای قدرتمند و گروههای "خودسر" شده است.
علی جنتی، نخستین وزیر ارشاد دولت یازدهم با این وعده کار خود را آغاز کرد که این وزارتخانه پای مجوزهایی که صادر میکند میایستد اما در عمل در برابر ایجاد محدودیت برای اکران فیلم، نمایش تاتر و فعالیت رسانههای مجوزدار ناتوان بود.
جنتی پس از حدود سه سال از سمت خود به عنوان وزیر ارشاد استعفا داد. روحانی در نامهای ضمن پذیرش استعفای او به "این واقعیت که اختیارات و امکانات آن وزارتخانه در حوزه فرهنگ تناسبی با مسئولیت و توقعات جامعه از آن ندارد" اعتراف کرد.
وزارت ارشاد در این دوره موفقیتهایی نظیر بازگشایی خانه سینما، اکران برخی فیلمهای توقیفی و دادن مجوز برای اجرای برخی کنسرتها داشته اما گلایههای اهل فرهنگ و هنرمندان و تکرار وعدههای چهارسال پیش توسط روحانی، محدود بودن این موفقیتها را تائید میکند.
در چهار سال گذشته جلو برگزاری تعداد زیادی از کنسرتها در شهرهای مختلف ایران، از جمله مشهد، شیراز، نیشابور، ایلام و حتی تهران گرفته شد.
در اغلب این موارد لغو کنسرتها به خواست یا دستور امامان جمعه، مقامهای محلی بانفوذ، دستگاه قضائی، اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و "گروههای فشار" انجام شده و دولت در مقابله با آنها ناکام بوده است.
در بسیاری از این کنسرتها که همه دارای مجوز بودهاند حضور همسرایان و نوازندگان زن مهمترین بهانهی مخالفتها و محدودیتها محسوب میشود.
روزنامه وقایع اتفاقیه چند روز پس از انتخابات به نقل از آهنگساز نامدار ایران حسین علیزاده نوشت: «در گذشته زنان فقط در چند شهر اجازه حضور روی صحنه را نداشتند اما درحال حاضر تقریبا همه شهرها دارند هماهنگ میشوند که در گروه، نوازنده و همخوان زن نباشد.»
در سالهای گذشته استان خراسان رضوی و شهر مشهد بیش از دیگر مناطق ایران به دلیل جلوگیری از اجرای کنسرت موسیقی خبرساز شدند.
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد و نماینده ولیفقیه در این استان و داماد او ابراهیم رئیسی از مخالفان بانفوذ و سرسخت برگزاری کنسرت و برنامههای هنری محسوب میشوند.
کنایه به صلح رئیسی با موسیقی
با این همه وسوسه جذب آرای جوانان رئیسی را واداشت تا چند روز مانده به انتخابات با یکی از خوانندههای جنجالی زیرزمینی دیدار کند که عکس و فیلم آن به شکل گستردهای در فضای مجازی منتشر شد.
بسیاری از ناظران معتقدند این دیدار که تناسبی با سابقه و رفتار رئیسی ندارد،همزمان با توهین رئیس ستاد او به محمد رضا شجریان خواننده محبوب و مشهوری که از روحانی پشتیبانی میکند نه تنها سودی به حال نامزد اصولگرایان نداشت که از سوی اغلب مردم اقدامی ریاکارانه تعبیر شده است.
حسن روحانی در نخستین نشست خبری خود پس از پیروزی در انتخابات ۲۹ اردیبهشت با کنایه به این کار رئیسی گفت: «یکی از آثار انتخابات سال ۹۶ این بود که همه با موسیقی صلح کردند اما ما موسیقی سطح پایین را نمیپسندیم ولی برخی گفتند آنها هم خوب است.»
حدود ده روز پس از انتخابات به دعوت دانشگاه علم و صنعت نشستی برای تشریح "مطالبات هنری از روحانی" برگزار شد که محمود دولتآبادی برای آن یک پیام ویدئویی فرستاد.
رماننویس نامدار ایران با اشاره به این که به روحانی رأی داده و از او حمایت کرده ابراز امیدواری کرد از رأی و نظر خود پشیمان نشود.
دولتآبادی در پیام خود گفت: "افراط و تفریط در امور" را نکوهش میکند و "كماكان منتظر قانونی شمردن قانون و اجرای آن" است.
عجز دولت در برابر نهادهای قدرتمند
روحانی بارها وعده داده که رعایت قانون را سرلوحه برنامههای دولت قرار دهد. یکی از معضلات در حکومت جمهوری اسلامی قدرتمند بودن نهادهایی است که قانون را رعایت نمیکنند و دولت توان و اختیاری برای برخورد با آنها ندارد.
افزون بر این حوزههایی مانند فعالیتهای رسانهها متولیان مختلفی دارند، و وقتی پای پیگرد و مقابله در میان باشد دستگاه قضائی و نهادهایی مانند اطلاعات سپاه پاسداران دولت را نادیده میگیرند.
بیشتر بخوانید: روحانی: اعمال سلیقه در استانها پذیرفتنی نیست
پیش از انتخابات ۲۹ اردیبهشت شماری از مدیران اصلاحطلب و حامی دولت کانالهای تلگرامی توسط اطلاعات سپاه بازداشت شدند و وزیر اطلاعات، محمود علوی، برای پاسخگویی به پرسش چند نماینده درباره این موضوع روز ۱۶ خرداد در مجلس حضور یافت.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس، در ابتدای نشست با علوی گفته است: «ما موضوع را پیگیری کردیم گفتند این بازداشتها از طرف وزارت اطلاعات نبوده بلکه توسط اطلاعات سپاه بوده، ولی ما از وزیر اطلاعات میتوانیم سوال کنیم. البته گفته شده که مدیر کانال تلگرامی وزیر اطلاعات هم بازداشت شده است.»
اگر این خبر درست باشد، از دولتی که در برابر بازداشت مدیر کانال تلگرامی وزیر اطلاعاتش توسط یک نهاد غیرپاسخگو بیدفاع است، نمیتوان انتظار داشت که بتواند از حقوق و آزادی فعالیت اهل فرهنگ و هنرمندان به شکل مؤثر حمایت کند.
لیلی گلستان، نویسنده، مترجم و گالریدار نامآشنا، یکی از کسانی است که در انتخابات سال ۹۲ از حسن روحانی پشتیبانی کرد و به او رأی داد.
"اهل فرهنگ دلمرده و جان بر لب"
لیلی گلستان در سومین سالروز آغاز به کار دولت یازدهم در نامهی سرگشادهای خطاب به حسن روحانی با بیان این که "ما اهل فرهنگ دلمرده و جان بهلب هستیم" نوشت: «اگر نمیتوانیم کاری کنیم، باید از روز اول بگوییم نمیتوانیم.»
او با اشاره به نمونههایی از جمله "قلع و قمع کتابها"، "لغو مجوز آخرین لحظه کنسرتها"، ایجاد محدودیت برای شجریان و ممنوعالخروج کردن پرویز تناولی، نقاش و مجسمهساز، از ناتوانی متولیان فرهنگی دولت در برخورد با این محدودیتها انتقاد کرد.
بیشتر بخوانید: رئيسی، دیروز عضو "هیات مرگ"، امروز نامزد انتخابات
واگذاری امور فرهنگی به اهل فرهنگ، به حداقل رساندن کنترل در حوزه سینما، تدوین قواعد و قوانین شفاف برای سانسور کتاب، و بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران از جمله وعدهها و شعارهای حسن روحانی در سال ۹۲ بود که تحقق نیافته و امسال تکرار شدهاند.
به رغم سرخوردگیها از عملکرد دولت یازدهم در حوزه فرهنگ، حمایت فعالان این حوزه از روحانی در انتخابات سال ۹۶ چشمگیرتر از ۴ سال پیش بوده است.
در این میان بعید نیست بخشی از امیدواریها به دولت دوم حسن روحانی و حمایت از او، حاصل نگرانی از روی کار آمدن کسی مانند ابراهیم رئیسی باشد که در مبارزات انتخاباتی با هر سخن و عملی بیگانگی خود با امور فرهنگی را آشکارتر کرد.