سوپخانههای مردمی، پاتوقی برای نیازمندان
۱۳۸۸ آبان ۱۹, سهشنبهآنگلیکا تمایلی ندارد تا نام فامیل خودش را بگوید زیرا برای این زن مسن آلمانی خوشایند نیست که آشنایان و دوستانش متوجه شوند که او به رستوران "قلب" میآید. چیزی که باعث میشود این زن آلمانی آمدنش را به این رستوران از دید نزدیکانش مخفی کند، این است که در این مکان یک روز در هفته به نیازمندان و فقرا غذای رایگان عرضه میکنند.
چندین سال است که آنگلیکا کارش را از دست داده و با پسرش به تنهایی در یک مجتمع مسکونی در شهر لایپزیک زندگی میکند. مدتها میشود که او امیدش را برای یافتن یک شغل جدید از دست داده و از تلاش کردن هم دست کشیده است. هر چه باشد در شرایط سنی آنگلیکا یافتن یک کار جدید چندان ساده نیست.
پولی که ماهانه دولت به افرادی همچون آنگلیکا میدهد، در حدود ۳۵۰ یورو است که این مبلغ هنوز به پایان ماه نرسیده، ته میکشد: «وقتی که من برای خرید میرومهمیشه نگاه میکنم که چه چیز ارزانتر است و یا اینکه از تاریخ انقضای چه محصولی گذشته، زیرا قیمت آنها اغلب چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۵ سنت است. در هر حال آدم باید مراقب باشد که چقدر پول خرج میکند و دائم در فروشگاه پولهایش را بشمارد.»
هتلسازان نیکوکار
منوی رستوران "قلب" در شهر لایپزیگ برای آنگلیکا و چند صد نفر دیگری که مشتری غذای رایگان آن محسوب میشوند، تنوع خوبی به شمار میآید. تقریبا یک ساعت مانده به باز شدن سالن غذاخوری، چند نفر در مقابل در ورودی صف کشیدهاند و وقتی هم که درها باز میشوند همه بر سر یک میز دراز مینشینند.
در این مکان تنگ و کوچک صندلی خالی به ندرت پیدا میشود که این امر البته برای سرپرست رستوران و کافهی "قلب" چندان عجیب نیست: «تعداد افراد زیادتر هم میشود، به خصوص خانوادههای بچهدار، بیخانمانها و دریافتکنندگان خدمات دولتی و بازنشستگانی که حقوق کمی دارند و در خانه هم تنها هستند. آنها چند ساعتی اینجا مینشینند و حتی برای خودشان پاتوق هم دارند که اگر غریبهای را در آنجا ببیند، احتمال دارد درگیری هم به وجود بیاید.»
ایدهی به راه انداختن چنین پروژهای در شهر لایپزیگ در اصل از فرانسه میآید. سنگ بنای این کار را مسئولان هتلهای زنجیرهای "ایبیس" که متعلق به کشور فرانسه است بنا نهادند. بعد از آن هم بود که افرادی داوطلب شدند تا از کمکهای غذایی و مالی اهدا شده از طرف مردم و شرکتها چند وعده غذای گرم برای نیازمندان بپزند. در روزهای جشن سال نوی میلادی چهار هفتهی تمام، هر روز و در یازده ماه باقیماندهی سال همیشه در روزهای آخر هفته.
آشپز بیخانمان
این پروژه از سوی شمار زیادی از شرکتها حمایت مالی میشود، برای نمونه ادارهی آب و برق شهر لایپزیگ یک آشپزخانهی قدیمی به همراه یک سالن غذاخوری در اختیار مسئول رستوران "قلب" قرار داده است و یک اتوبوس نیز نیازمندان را به طور رایگان از مرکز شهر به سالن غذاخوری منتقل میکند.
صد نفر داوطلب به همراه ۴ نفر که از سوی ادارهی کار استخدام شدهاند وظیفهی پخت و پز را بر عهده دارند و چند نانوایی و فروشگاه در شهر هم مواد غذایی مورد نیاز را اهدا میکنند. در این بین البته نباید مردم عادی را از قلم انداخت که برخی با اهدای مواد غذایی و برخی هم با کمکهای مالی خود به یاری این پروژه میآیند.
زابینه کلیکوفسکی، مدیر رستوران و سرپرست این پروژه در سخنانش به اهمیت این کمکهای غیردولتی اشاره میکند: «بدون کمکهای اهدایی هیچ کاری نمیتوان کرد. اینجا فقط از راه این کمکهاست که میچرخد. امسال تعداد زیادی از مردم و شرکتها برای کمک به این پروژه اعلام آمادگی کرده بودند که من حتی اسمشان را هم نمیدانستم.»
البته خانم کلیکوفسکی با کمکهای روحی و روانی هم به سراغ نیازمندان میرود. او تقریبا از سرگذشت همه کسانی که به این مرکز مراجعه میکنند خبر دارد و تلاش میکند تا راههای چارهای را نیز به آنها پیشنهاد دهد. یکی از همین افراد که با کمکهای وی توانست موقعیت خود را بهبود ببخشد، آشپز رستوران "قلب" است.
تا مدتی پیش وضعیت این مرد ۴۵ ساله چندان تعریفی نداشت، همسر و فرزندانش وی را ترک کرده بودند و بیکار شده بود و ماشین و خانهاش را هم از دست داده بود. ینس موبیوس همچنان قدردان این پروژه و سرپرست آن است: «اینجا برای من معنای زیادی دارد، من کاملا زمین خورده بودم و حالا میتوانم به آدمهایی مثل خودم کمک کنم و بگویم: ببینید، من هم توانستم دوباره روی پاهایم بایستم. شما هم امتحان کنید. نه اینکه هر روز صبح زود از خواب بلند شوید، یک آبجو در دست بگیرید و روز را تلف کنید. راه جدیدی را بیابید که به شما احساسی بدهد که بگویید، آها، صبح زود بلند میشوم، کاری دارم که انجام بدهم و میتوانم به مردم کمک کنم.»
SN/FW