هاشمی رفسنجانی در راه عزلت یا در برابر «فرصت»؟
۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سهشنبهگفتگو با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی
دویچهوله: کنار گذاشته شدن آقای رفسنجانی از مجلس خبرگان نشان از چه آیندهای برای او دارد؟
حسن شریعتمداری: این راز آشکاریاست که بر سر ریاست آقای رفسنجانی در مجلس خبرگان بین جناحهای مختلف نظام و بیشاز همه بین جناح برآمده از نیروهای نظامیـ امنیتی به رهبری آقای احمدینژاد نزاع بوده و قابل پیشبینی بود که ایشان نخواهد توانست این منصب را حفظ کند. از یکطرف انتصاب آقای مهدوی کنی به این سمت و دادن رأی به ایشان نتیجهی یک توافق بین جناحهای مختلف این نظام هست، و از طرف دیگر نشان از این دارد که آقای رفسنجانی با از دست دادن این منصب باید منتظر باشد تا ریاست شورای تشخیص مصلحت را هم از او در آینده بگیرند. بنابراین هر دو بُعد این قضیه در تغییر تعادل قوای سیاسی در داخل نظام مهم است.
سایت کلمه مقالهای داشت با این تحلیل که نداشتن مسئولیت ریاست مجلس خبرگان اتفاقاً فرصتی است برای آقای رفسنجانی که بتوانند فعالتر به جنگ «جریان منحرف» بروند. شما این گفته را تا چه اندازه واقعبینانه میدانید؟
این بستگی به ارادهی ایشان و هزینهای دارد که میخواهد پرداخت کند. مسلم این است که آقای هاشمی تاکنون سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را ترجیح داده است تا این که بتواند از حمایت نسبی هر دو جناح نظام سود ببرد، یعنی جناحی که معترض است به سیاستهای کنونی و اصلاحات را در داخل نظام میخواهد و جناحی که میخواهد هیچ اصلاحی در داخل نظام نباشد و آقای خامنهای در حقیقت همه کاره باشد. ولی نتیجهی این نشستن میان دو صندلی این شده است که اعتماد هیچ کدام از دو جناح را نتوانسته است کسب کند. سیاست آیندهاش بستگی به این دارد که چه اندازه جرأت کند و چه اندازه واقعاً امکانات داشته باشد که چنین خطری را بکند.
به نظر شما آقای رفسنجانی چه اندازه امکان و توان دارد؟
به نظر من آقای رفسنجانی هنوز از امکاناتی برای ایفای نقش در صحنهی سیاسی ایران برخوردار است، ولی فرصتهای زیادی را از دست داده و آقای رفسنجانی امسال آقای رفسنجانی سال گذشته هم نیست. آقای رفسنجانی از یکطرف روابطش با آقای مهدوی کنی هم بد نیست، از طرف دیگر با روحانیت قم هم روابطش بد نیست و از طرف دیگر روابط بینالمللی حساسی هم دارد. اگر ایشان این سرمایهای را که در راه نزدیکی به آقای خامنهای گذشته است، که معلوم میشود تجربهای بیحاصلی بوده، در راه انجام یک انتخابات آزاد در ایران بگذارد و امکانات خودش را در این جهت مصرف کند، احتمال این که مردم به او یک اعتماد نسبی پیدا کنند و خطاهای گذشتهاش را فراموش کنند و در این آخر عمر یک پایگاه مردمی پیدا کند به نسبت کم نیست. ولی با توجه به شناختی که از شخصیت ایشان دارم، با وجود این امکانات بعید است که ایشان رویه سابق خودش را ترک کند و یک رویه صریحتری پیدا کند تا امکاناتش در نزد مردم حداقل فزونی پیدا کند.
ریاست مهدوی کنی بر مجلس خبرگان را نشانهی چه تحولی میدانید؟
آمدن آقای مهدوی کنی نشانهی این است که آقای خامنهای دیگر در مقام و موقعیتی نیست که اختلافات داخل نظام را با ارادهی خودش حل کند، بلکه مجبور بوده از حمایت ایشان دست بردارد و بهجایش شخص دیگری را انتخاب کند که اولاً مریض و سالخورده است، ثانیاً با نیروهای نظامی و امنیتی همچون در رأس دانشکدهی امام جعفر صادق که مهد پرورش اینها بوده است، همان اندازه نزدیک است که به مؤتلفه و گروههای اصولگرا نزدیک است. آمدن آقای مهدوی کنی نشاندهندهی این است که دیگر آقای خامنهای مقام فائقی برای رفع اختلافات نیست و مجبور است چهرهای را بیآورد که مورد مصالحه دیگران هم باشد.
با زندانی شدن آقایان موسوی و کروبی، به حاشیه راندن آقای رفسنجانی و تحت فشار قرارگرفتن آقای خاتمی، فکر میکنید آیندهی تحولات در ایران به چه سمتی برود؟
خواستهی اصلی جامعه که مطالبات مدنیست، به هیچ وجه نه تنها برآورده نشده بلکه سرکوب شده و سرکوب این مطالبات مدنی مسئله را حل نکرده است، بلکه روز به روز حادتر میکند و با توجه به وضعیت بینالمللی و ریزش داخلی این نظام که کنارگذاشتهشدن آقای رفسنجانی فقط یکی از آنهاست، روز به روز وضع نظام را خطیرتر میکند و اقداماتی از این قبیل را برای نظام هزینهسازتر میکند. اما تا آنجایی که به آقای موسوی و کروبی مربوط است، این آقایان که اکنون در زندان هستند، محبوبتر خواهند بود. این نظام بعید است که هزینهی محاکمهی آنها را بخواهد بپردازد. آنها را به خانهی امنی منتقل خواهد کرد. اما مردم باید بدانند که بودن در خانهی امن بسیار خطرناکتر از بودن در زندان یا تحت محاکمه قرارگرفتن است. برای این که سرنوشت انسانی که در خانهی امن است، غذایش، دارویش، همه چیزش در اختیار این نظام است. ولی در بیرون چنین تصور میشود که اینها در خانهی نسبتاً راحتی زندگی میکنند. در صورتی که این برداشت کاملاً غلط است و مردم باید همچنان با حدت و شدت آزادی آنها را بخواهند. اما در غیاب آنها باید این نهضت را زنده نگه داشت و گفتمان این نهضت را چنان گسترش داد که شامل حال همهی مردم شود. اصلاحات درون نظام آیندهای ندارد. این نظام به هیچ وجه اجازه نمیدهد که اصلاحاتی انجام شود و اصلاحات در لابهلای قانون اساسی اصولاً امکان اجرایی پیدا نمیکند. بهتر است که یک انتخابات آزاد را همهی جناحهای داخل نظام و بیرون نظام بپذیرند و انتقال به یک دموکراسی کم هزینهتر صورت گیرد.
مصاحبهگر: مریم انصاری
تحریریه: عباس کوشک جلالی