گرتا تونبرگ؛ چهرهای مورد ستایش و همزمان هدف حمله
۱۳۹۸ مهر ۴, پنجشنبه"تندرو"، "عصبی"، "آلت دست"، "بیمار"، "قهرمان جعلی"، "موبور چشمرنگی مرفه اروپایی" و "دختری که درباره کودکان یمن نظری ندارد"؛ عبارات و صفاتی از این دست این روزها زیاد در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخند، همگی هم به سوی یک فرد روانهاند، دختری ۱۶ ساله از سوئد که تمایل شدید او به حفظ محیط زیست معروفش کرده است، "گرتا تونبرگ". او که با اشک و عصبانیت در سازمان ملل رو به رهبران جهان گفت: »مردم دارند زجر میکشند. مردم دارند میمیرند. اکوسیستمها به طور کلی دارند فرو میپاشند. ما در آغاز یک انقراض بزرگ هستیم« و ویدیوی سخنرانیاش دستکم صدها هزاربار دیده شد.
برخی او را با جولیان آسانژ، فعال گردش آزاد اطلاعات، مقایسه میکنند که در زندان است و میپرسند "چرا گرتا باید تریبون داشته باشد؟" یا به ملاله یوسفزی، فعال پاکستانی و طرفدار دسترسی برابر به آموزش، اشاره میکنند و ملاله را "واقعی" میخوانند چون به گفته آنها "خودش درد کشیده بود،" و در مقابل، گرتا را به "استفاده از مواهب سرمایهداری" و "جعلی" بودن متهم میکنند.
عکس گرتا را با خوراکی در بستههای پلاستیکی منتشر میکنند یا به این اشاره میکنند که خدمه کشتیای که گرتا با آن به صورت نمادین به جای هواپیما به آمریکا سفر کرد، چندین برابر او برای همراهی این سفر نیاز به استفاده از هواپیما و بنابراین آلودن محیط زیست داشتهاند. گویا خدمه کشتی با هواپیما به سوئد برگشته و گروه دیگری خدمه با هواپیما به آمریکا رفتهاند تا گرتا و پدرش را در بازگشت از آمریکا به سوئد در کشتی همراهی کنند. این گروه میگوید "همه چیز این بچه جعلی است".
اما طرف دیگری هم هست، طرف دیگری که گرتا را محصول آموزش عمومی و تربیت خانوادگیای میبیند که او را "مسئول" بزرگ کرده است، که "او به دنبال عدالت اقلیمی است که کودکان یمنی هم از آن سهم خواهند داشت."
این بحثها اما محدود به شبکههای اجتماعی فارسیزبان نیست. اکنون دور، دور رد یا قبول گرتا است. فقط هم مربوط به کاربران نیست، از مهمان برنامه شبکه تلویزیونی "فاکسنیوز" که او را "بچه سوئدی با بیماری روانی" خواند، تا دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، که او را به طعنه "دختر جوان شاد با آینده درخشان و عالی" خواند، همگی بازیگران یک صحنهاند، صحنهای که در آن گرتا را در وسط نشاندهاند و هر کسی جملهای و عبارتی در ردش و به سویش پرتاب میکنند.
طرف دیگری هم اما هست. طرفی که میگوید صرفنظر از اینکه گرتا "محصول انتخاب از سوی کاپیتالیسم برای ادامهٔ وضع موجود" است یا خیر، پیامش را شنیدهام. طرفی که شاید به یاد میآورد که جولیان آسانژ از جهان خواست تا به جای "شلیک به پیامآوران" به پیام گوش فرا دهد.
جنبش "جمعهها برای آینده" که سال گذشته به ابتکار گرتا تونبرگ راه افتاد و اکنون به بسیاری از شهرهای جهان رسیده است، روز جمعه ۲۰ سپتامبر تنها در آلمان یک میلیون و ۴۰۰ هزار آلمانی را از خانه به خیابان آورد. بسیاری از مردم، کودک یا جوان و مسن، تنها یا با بچه در کالسکه به خیابانها آمدند تا فریاد بزنند "بحران آبوهوا در حال حاضر بزرگترین تهدید علیه بشریت است."
با اینهمه نمیتوان پذیرفت که همه کسانی که به "پیامآوران شلیک میکنند" بیخبر از بحران محیطزیستی جهان باشند یا نخواهند آن را جدی بگیرند. گروهی از آنها دستکم برای مخالفت با حضور گرتا بر صحنه دلایلی دارند و بحث بین مخالفان و موافقان در جریان است.
گرتا، "آلت دست"
شماری از منتقدان گرتا را برساختهی طرف سیاسی ضد ترامپ میدانند که از هر فرصتی برای "زدن" ترامپ استفاده میکند. و چون این ترامپ بود که از معاهده زیستمحیطی پاریس خارج شد، به اعتقاد آنها، رقیب سیاسی ترامپ بر این باور است که گرتا میتواند چهره کسانی شود که از سیاستهای ترامپ بیزارند. این گروه که در برگیرنده ترامپدوستها یا ترامپگریزها توامان است، از گرتا بیزار است و او را "آلت دست" میخواند.
باقی آنهایی هم که او را "آلت دست" میخوانند معتقدند که نظام سرمایهداری در پی تغییر در خودش و صرفنظر کردن از منافعش نیست و گرتا یا گرتاها تنها "نمایشی برای ادامهٔ وضع موجودند."
آنها با بدبینی به تریبونهای مختلفی که به گرتا داده میشود نگاه میکنند و با هر یک تریبون بیشتر، به بدبینیشان افزوده میشود.
آنها نمیپذیرند که اصرار گرتا، تسلطش به زبان انگلیسی و حتی شانس میتواند دلایل رسانهای شدنش باشد.
نعیمه دوستدار، روزنامهنگار ساکن سوئد، در حساب اینستاگرامش اما مینویسد: »اینکه غربستیز هستید یا نه، لجتان بگیرد یا نه، دستکم در سوئد سیستم آموزشی به شکلیست که افراد را به موضوعات اینچنینی حساس میکند. سیستمی که کودکان را از کلاس اول در جریان اخبار روز قرار میدهد، درباره سیاست و محیط زیست اطلاعات میدهد، به کودک مهارت اجتماعی و کار یاد میدهد، درباره تغذیه و تفکیک زباله و کره زمین با کودک حرف میزند، طبیعیست که در آن افرادی مثل گرتا تونبرگ رشد کنند... مشاهده من این است که تعداد کسانی که در این جامعه به این مباحث اهمیت میدهند و نیتشان ساختن جهانی بهتر است، زیاد است.«
او مینویسد : »بله، گرتا تبدیل به یک آیکون رسانهای شده، اما آدمهایی مثل او زیادند. و خب این برای ما که فکر میکنیم همه چیز این جهان اداست و ما که فکر میکنیم نوجوانان هیچچیز نمیفهمند، گران تمام میشود.«
گرتا، "بچهای بیمار که باید به سر کلاس برگردد"
بیماری اوتیسم گرتا که خودش آن را "منبع قدرتش" نامیده است و همچنین سن کم او حساسیتهایی برانگیخته است. هرچند گروهی به طعنه و توهین بیماری او و سن کمش را پیش میکشند اما گروهی هم "خیرخواهانه" نگران او هستند. مهرانگیز کار، حقوقدان ایرانی، در فیسبوک هشدار میدهد: «این گونه استفاده از یک کودک نوجوان که ابتدا شکل طبیعی و زیبا و دلپذیری داشت، با تشویقهای اغراقآمیز اهالی سیاست و در جای ابزاری سیاسی برای رقابت، به مسیر انحرافی هدایت شده و شخصا این تاکید و فشار روی او را مصداق سوء استفاده تلقی می کنم. از آن بیش، هدایت سریع یک کودک معصوم به سوی جاذبههای قدرت، میتواند از او انسانی به شدت خودبزرگبین و عاشق تحسین و ستایش به هر قیمت بسازد. در این کشور این همه روانشناس و متخصص در هنجارهای تربیتی، به موقع آنچه را باید بگویند و اخطار کنند، نمی گویند. سلامت روانی و عاطفی این کودک نوجوان در خطر است.»
اما نعیمه دوستدار در ادامه پست اینستاگرامی خود انتقاد میکند که در دنیا "سنسالاری" حاکم است. او میگوید: «اینجا بچهها حق حرف زدن دارند. وارد احزاب میشوند و در جوانی به وزارت و وکالت میرسند. بچه شش ساله حق بر بدن را میشناسد و این هیچ ربطی به کودکهمسری یا مسئولیت قضایی کودکان که در سرزمین ما رایج است ندارد. کودک و نوجوان حق حرف زدن دارند و جامعه به آنها این امکان را میدهد.»
گرتا، "نوجوانی با حقوق انسانی"
گرتا که با چشمهای به گفته برخی "بیمار" و به گفته برخی "بیزار" به ترامپ چشم دوخته بود خود چه میگوید؟ او در پستی که در حسابهای شبکههای اجتماعیاش منتشر کرده میگوید که "نفرتپراکنان" علیهاش فعال شدهاند. میگوید که آنها به "ظاهرش، به لباسش، به رفتارش و به تفاوتهایش" خرده میگیرند. او منتقدان یا مخالفان را متهم میکند که از "تئوری توطئه" رنج میبرند. او میپرسد که چرا بزرگسالان، نوجوانان و کودکانی را که همگان را به یافتههای علمی ارجاع میدهند، "مسخره میکنند"؟ گرتا در نهایت تاکید میکند که به رغم همه این اظهارات "جهان دارد بیدار میشود." او از مردم میخواهد که این جمعه هم به خیابانها بیایند.
حامد فرمند، فعال مدافع حقوق کودکان، در اینستاگرام مینویسد که این روزها برخی شهروندان فارسیزبان نیز مانند برخی غیرفارسیزبانان گرتا تونبرگ را "زیر سوال میبرند، او را بازیچه میخوانند، رفتار او را با عباراتی مثل عصبی توصیف میکنند و ابتلای او به اوتیسم را وسیله حمله به او میکنند". به گفته فرمند، "آنچه از این دست میبینیم و میشنویم به شکل آشکار یا پنهان کودکآزاری و در بهترین حالت ناشی از نشناختن مفهوم کودکی و حقوق اوست."
فرمند اعتقاد دارد که "فعالیت مدنی کودکان حق آنهاست و ایجاد فضای امن برای این فعالیت وظیفه ماست." او تاکید میکند که "اگر محیطهای قانونگذاری و تصمیمگیری فضای انحصاری بزرگسالان شده، به دلیل آن است که ما در دادن امکان به کودکان برای زدن حرفهایشان و رساندن صدای آنها کوتاهی کردهایم."
گرتا در میان صحنه نشسته است، بوی سوختن چوب درختانی که در آتش میسوزند تا گاوها چمنزار بیشتری داشته باشد و انسان گوشتخوار دسترسی بیشتری به گوشت گاو، صحنه را فرا گرفته است. آنهایی که معاهده پاریس را "کمترین" اقدام میخواندند حالا با روی زمین ماندن مفاد آن، پی در پی هشدار میدهند. تغییرات اقلیمی صحنه اصلی است. یک نوجوان میگوید "فکر کنید خانه آتش گرفته" و خواهان رسیدگی فوری به اوضاع است. آیا مردم جهان آنطور که او میگوید دارند "بیدار میشوند؟"