دنیای سکوت و زبان اشاره
۱۳۹۴ مهر ۷, سهشنبه۱۳۳ نهاد ملی عضو در فدراسیون جهانی ناشنوایان، در هفته بینالمللی ناشنوایان به برگزاری مراسم، گفتگو و مناظره و همایش میپردازند تا حقوق ناشنوایان را به مسئولان، مقامات، افراد تصمیم گیرنده، رسانههای اجتماعی و مردم یادآوری کنند.
ناشنوایان به عنوان یک اقلیت زبانی به رسمیت شناخته میشوند؛ اقلیتی که زبان اشاره را برای ایجاد ارتباط به کار میبرد.
در بندهای ۲، ۹، ۲۱، ۲۴ و ۳۰ کنوانسیون سازمان ملل در باره حقوق افراد معلول و جامعه ناشنوایان، حق استفاده از زبان اشاره و داشتن این زبان به عنوان یک اصل حقوق بشری مطرح شده است.
فدراسیون جهانی ناشنوایان (دبلیو اف دی) نمایندگی کانونها، انجمنها، نهادها و تشکلهای ناشنوایان سراسر دنیا را بر عهده دارد. شعار سال ۲۰۱۵ این فدراسیون، حق داشتن زبان اشاره است.
سازمان ملل این فدراسیون را به عنوان موسسهای غیردولتی به رسمیت میشناسد که معرف ۷۰ میلیون ناشنوا در سراسر جهان است. حدود ۸۰ درصد از این عده، در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند؛ کشورهایی که مسئولان آنها آشنایی و تصور مناسبی از نیازهای ناشنوایان ندارند.
ارتقاء حقوق ناشنوایان، حق استفاده از زبان اشاره، دسترسی به موقعیتهای برابر و داشتن جایگاه اجتماعی در زندگی از اهداف فدراسیون یاد شده است.
قانون مدنی ايران در سال ۱۳۰۷ زبان اشاره را به عنوان وسيلهای برای تفهيم و تفاهم به رسميت شناخته است. نخستين کسی که زبان اشاره را در ايران رواج داد، جبار عسگرزاده بود که اولین کودکستان ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ در تبریز تاسیس کرد. این کودکستان "باغچه اطفال" نام داشت و برای همین عسگرزاده بعدها به نام "باغچهبان" شهرت یافت.
گریز از جمع
یک گوش سالم و طبیعی میتواند صداهایی تا ۲۵ دسیبل را بشنود. کمشنوایی خفیف مربوط به کسانی است که اصوات بین۱۵ تا ۲۵ دسیبل را درک نکنند. افت شنوایی بیش از ۲۵ دسیبل و بیشتر، در رده کمشنوایی و ناشنوایی قرار میگیرد. افراد کمشنوا، صداها را میشنوند اما کلمات را به درستی تشخیص نمیدهند. ناشنوایان از شنیدن هر صدایی محرومند.
پژوهشهای علمی نشان میدهند که اگر حس بینایی از میان برود، تنها ۳۰ درصد ادراک کلی افراد کاهش مییابد، حال آن که اگر حس شنوایی آسیب ببیند یا از بین برود، ۷۰ درصد درک کلی انسان نسبت به محیط کاهش مییابد.
کمشنوایی به ایجاد مشکل در رشد گفتار و زبان، خواندن و نوشتن، ذخیره لغات، مهارت حافظه شنیداری یا افت تحصیلی منجر میشود. مهمترین آسیب ناشنوایی و کمشنوایی، اختلال در ارتباطهای اجتماعی فرد و از دست رفتن رابطه طبیعی و مستقیم او با محیط پیرامون است.
برای همین غالب افراد کمشنوا یا ناشنوا از بودن در جمع میگریزند و از همین رو، يکی از مهمترين اهداف آموزش ناشنوايان، اجتماعی کردن و پیوند آنها با جامعه است.
افزارهای کمکی: گران و ناکافی
سازمان بهداشت جهانی میگوید که حدود ۱۲۰ میلیون نفر در سراسر دنیا ناشنوا هستند. این سازمان شمار کمشنوایان دنیا را ۳۶۰ میلیون نفر برآورد کرده است. با افزایش طول عمر در جهان، تعداد افرادی که از ناشنوایی و کمشنوایی رنج میبرند افزایش یافته است.
به گزارش سازمان بهداشت جهانی، شمار کمشنوایان یا ناشنوایان در میان کودکان زیر ۱۵ سال نیز به ۳۲ میلیون نفر میرسد.
افزارهایی چون سمعکهای پیشرفته و دیجیتال برای کمک به شنوایی وجود دارند، اما میزان تولید آنها از نیاز جهانی کمتر است. در کشورهای اروپایی ۱۶ درصد افراد نیازمند، به این افزارهای کمکی دسترسی دارند اما این آمار به طور نمونه در چین یک درصد است.
یحیی سخنگویی، معاون امور توانبخشی بهزیستی، میگوید که دو مشکل عمده ناشنوایان و کمشنوایان ایران، تهیه سمعک و کاشت حلزون در گوش است: «سمعک دیجیتال حدود یک میلیون تومان است و هزینه عمل جراحی کاشت حلزون نیز حدود ۳۰ میلیون تومان میشود.»
این هزینهها را سازمان بهزیستی تقبل نمیکند. بهزیستی برای کاشت حلزون کودکان زیر چهار سال سه میلیون تومان میپردازد و ۲۴ میلیون تومان از صندوق ذخیره ارزی به خانواده کودک کمک میشود. اما بزرگسالان تنها سه میلیون تومان کمک هزینه بهزیستی را میگیرند.
ناشنوایی ناتوانی نیست
ناشنوایان یا کمشنوایان در ایران، مثل سایر توانخواهان کشور برای یافتن شغل با مشکل روبهرو هستند. این در حالی است که تمرکز آنها در حین کار به دلیل نشنیدن صدای اطراف بالاتر از دیگران است.
اکرم سلیمی، مدیر عامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران، میگوید که شمار دانشآموختگان ناشنوا در رشتههای گرافیک و فناوری اطلاعات قابل توجه است: «وقتی نمونه کار ناشنوایان در اختیار مدیران شرکتهای مختلف قرار میگیرد آنها به استخدام این افراد علاقهمند میشوند، اما هنگام مصاحبه استخدام اغلب مدیران وقتی متوجه میشوند شخص ناشنواست و نمیتوانند با او ارتباط برقرار کنند از استخدام منصرف میشوند.»
به گفته اکرم سلیمی، زمانی که شخص ناشنوا در شرکت یا سازمانی مشغول کار میشود شانس ارتقای پست او تقریبا صفر است: «ناشنوایان چون نمیتوانند با مدیران خود ارتباط برقرار کنند در سطح اولیه کار باقی میمانند یا با این استدلال که این اشخاص نمیتوانند پاسخگوی تلفن باشند پست مدیریتی نمیگیرند حتی در سازمان بهزیستی کشور. برای نمونه در این سازمان شخص ناشنوایی با ۱۱ سال سابقه فعالیت هنوز در دبیرخانه مشغول کار است، همه همکاران او ارتقای شغلی داشتهاند، اما این شخص چون نمیشنود سالها در این پست باید کار کند.»
مسئولان انجمن خانواده ناشنوایان ایران میگویند حدود ۸۰ درصد ناشنوايان بيکارند و ۲۰ درصد مابقی نيز شغلهايی غير مرتبط با رشته تحصيلی خود دارند. این در حالی است که طبق قانون، سه درصد کارکنان دستگاههای دولتی باید از میان توانخواهان جذب شوند.
دامنههای آسیبپذیری ناشنوایان
یکی از مشکلات ناشنوایان ناهمگونی امکانات شهری با نیازهای این افراد است. ناشنوایان هنگام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی مانند مترو و اتوبوس به دردسر میافتند. بارها برای این افراد پیش آمده که نتوانستهاند در ایستگاه مورد نظرشان پیاده شوند، زیرا تمام اتوبوسها و بیشتر قطارهای مترو مجهز به تابلوهایی نیست که نام ایستگاهها در آنها نوشته میشود. زمانی هم که راهبران قطارهای مترو به هر دلیلی اعلام میکنند در برخی ایستگاهها توقف نخواهند داشت ناشنوایان متوجه موضوع نمیشوند.
اغلب آنها برای گرفتن گواهینامه رانندگی نیز مشکلات زیادی تحمل کردهاند. مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان میگوید: «در سطح شهر تهران، تنها دو مرکز برای آموزش رانندگی به توانخواهان وجود دارد اما این دو مرکز هم برای ناشنوایان کمترین امکانات را در نظر گرفتهاند. دایره لغات ناشنوایان محدود است و معمولا مربیان در کلاسهایی مانند آییننامه، نکات را سریع تدریس میکنند و ناشنوایان در یادگیری این نکات با مشکل روبهرو میشوند.»
در چنین شرایطی این افراد باید از شخصی به عنوان رابط استفاده کنند و از آنجا که این آموزشگاهها تمایلی به استفاده از رابطها ندارند شخص ناشنوا باید خودش هزینه رابط را پرداخت کند.
يک کارشناس برنامهريزی شهری هم میگوید که ناشنوایان و کمشنوایان از آسیبپذیرترین قشرهای جامعه در تصادفات رانندگی هستند.
شهرام جباریزادگان میگوید: «در شهری شلوغ مانند تهران بخش قابل توجهی از عوامل محيطی از طريق عامل صوت قابل درک است. بوق زدن، با اشکال مختلف مفاهيم متفاوتی را به ساير رانندگان و عابران پياده منتقل میکند در حالی که ناشنوايان چون اين علائم صوتی را نمیشنوند ، نمیتوانند آنها را درک کنند.»
کمبودها و کمتوجهیها
آمار ناشنوایان و نیمهشنوایان ایران ۵۲۰ هزار نفر اعلام میشود. مسئولان نظام پزشکی میگویند سالانه حدود ۱۴۰۰ ناشنوای عمیق در کشور متولد میشوند که با مشاورههای ژنتیک حداقل نیمی از این آمار را میتوان کنترل کرد.
"سازمان رفاه ملی ناشنوايان ايرانی" سازمانی وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی و از نهادهای ناشنوایان است که برای ايجاد هماهنگی ميان مؤسسات دولتی، غيردولتی و خيريه کار میکند. در برنامه اين نهاد، از تلاش برای پرورش شخصیت ناشنوایان، توانمندسازی و سازگاری آنها با اجتماع یاد شده است.
این در حالی است که طبق گفته مسئولان "انجمن خانواده ناشنوایان"، تعداد مدارس ناشنوايان استان تهران ۲۲ مدرسه است و این تعداد کم، توانخواهان را از تحصیل باز میدارد.
رئیس هیات مدیره "انجمن خانواده ناشنوایان" میگوید در کل کشور تنها ۳۰ رابط استاندارد تربيتشده برای ناشنوايان وجود دارد که از اين بين تنها سه رابط به صورت حرفهای آموزشهای لازم را گذراندهاند.
تعداد انجمنهای ناشنوايان در کشور نیز تنها هفت مرکز است و اعتبار یارانهای سازمان بهزیستی به این انجمنها، بر اساس عملکرد سالانه آنها صرفا سه میلیون تومان.
حق زبان اشاره، شعار سال ۲۰۱۵ در هفته جهانی ناشنوایان است. در اکثر کشورهای پیشرفته، ناشنوایان میتوانند اخبار کلان، سخنرانیها و مراسم مهم را با کمک یک مجری مسلط به زبان اشاره درک کنند. چنین سرویسی برای ناشنوایان در ایران وجود ندارد.
یکی از نیازهای مبرم ناشنوایان، دیدن فیلمهای تلویزیونی با زیرنویس است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در موارد معدودی اقدام به گذاشتن زیرنویس برای برخی سریالها کرده است. گامی که لازم بوده اما کافی نیست.