لقاح مصنوعى، افزايش خطر سقط جنين يا نقص عضو
۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبهسىسال از تولد نخستين جنينى كه درون لوله آزمايش لقاح يافته بود مىگذرد. لقاح مصنوعى پس از گذشت سهدهه به روشى متداول براى بچهدار شدن زوجهائى كه به طور طبيعى بچهدار نمىشوند تبديل شده است. با اين وجود هنوز روشن نيست كه استفاده از اين روش چه مشكلات و خطراتى به همراه دارد.
پزشكان تخمكى را از درون تخمدان مادر بيرون مىآورند. تخمك درون لوله آزمايش با اسپرم پدر تركيب مىشود. تخمك لقاح يافته سپس درون رحم مادر كاشته مىشود.
پروفسور هيلكه برتلزمن متخصص سلامت و زيستشناسى مىگويد:« به اين نكته توجه كنيد كه مشكل بچهدار نشدن اغلب به دليل اين است كه زوج ترجيح داده ديرتر بچهدار شوند. بدون در نظر گرفتن اين نكته كه با گذشت زمان توانايى بدن براى بچهدار شدن كاهش پيدا مىكند».
پروفسور برتلزمن ادامه مىدهد كه در مورد خانمها، با افزايش سن تحرك تخمك كممىشود. در نتيجه تخمك مشكل از تخمدان به رحم جايى كه بايد با اسپرم تركيب شود، مىرسد. در مورد مردان هم، هر چه سن بالاتر مىرود تحرك اسپرم كندتر مىشود. گذشته از اين، گاه اسپرمها دچار نقص ژنتيكى هم مىشوند كه لقاح و تشكيل جنين را مختل مىكند.
برتلزمن مىگويد: « به همين جهت و به كمك روش لقاح مصنوعى لقاح خارج از بدن مادر و درون لوله آزمايش صورت مىگيرد. روش پيشرفتهتر در لقاح مصنوعى روشى است كه پزشكان ابتدا هسته اسپرم را ايزوله مىكنند و سپس ان را وارد تخمك مىكنند. در اين روش ريختهژنتيكى اسپرم و تخمك، مستقيم با هم تركيب شود».
سول اينجاست كه آيا در روش لقاح مصنوعى ناتوانى جنسى پدر به پسر منتقل مىشود؟ از آن گذشته احتمال تشكيل جنين ناقص را نبايد ناديده گرفت. آمار نشان مىدهد كه ريسك نقص عضو يا ناراسايى مادرزادى كليه يا قلب و احتمال سقط جنين در دوران باردارى پس از لقاح مصنوعى، بالاتر از باردارى طبيعى است.
هيلكه برتلزمن عضو هيئت مديرهاى است كه بر تصميمات كلى بيمارستانها و بيمههاى خدمات درمانى در آلمان نظارت دارد. اين گروه خواستار انجام تحقيقات جامعى است كه احتمال تشكيل جنين ناقص، پس از روش لقاح مصنوعى را بررسى كند.
برتلزمن توضيح مىدهد:« بااينكه احتمال داده مىشد در روش پيشرفتهتر هسته اسپرم آسيبببيند و خطر نقص عضو بيشتر شود، نتيجه ده تحقيق انجام شده نشان داد كه هيچ تفاوت مشخصى ميان اين دو روش ديده نمىشود».
البته ناگفته نماند كه آمار نوزدان متولد شده پش از لقاح با روش پيشرفتهتر، در حدى نيست كه بتوان با قطعيت نتيجهگرفت. و در هر دو حالت، تعداد نوزدانى كه با نقص عضو متولد مىشوند، بيشتر از كودكانى است كه لقاح طبيعى داشتهاند.از نظر پروفسور برتلزمن مشخص نيست كه دليل اين مسئله لقاح مصنوعى است يا اينكه مشكل از والدينى است كه نتوانستهاند از راه طبيعى بچهدار شوند.
شانس لقاح موفق چندان هم بالا نيست. تنها در چهل درصد موارد پس از لقاح، جنين تشكيل و حداكثر ده تا پانزده درصد به تولد نوزاد ختم مىشود.
به همين دليل، بسيارى از زوجها ترجيح مىدهند كه چندين تخمك لقاح يافته درون رحم مادر كاشته شود. كه نتيجه باردارى چند قلوهاست. از نظر برتلزمن باردارى چندقلوهاست كه آمار نقص عضو يا سقط جنين در روش لقاح مصنوعى را بالا مىبرد. به همين جهت، در آلمان، برخلاف ساير كشورهاى اروپايى، در مورد كاشت بيش از يك تخمك لقاح يافته در رحم مادر، با سختگيرى و دقت بيشترى عمل مىشود.