موقعیت آلمان در هفتادمین سالروز جنگ جهانی دوم
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه
در هشتم ماه مه ۱۹۴۵ جنگ جهانی دوم به پایان رسید. این جنگ حدود ۶۵ میلیون کشته برجای گذاشت. آلمان گرچه در این جنگ شکست خورد، اما بسیاری از شهروندان این کشور از این که جنگ به پایان رسید خوشحال بودند.
این شهروندان آلمانی از پایان جنگی شش ساله خوشحال بودند که در آن پدران، برادران و فرزندان بسیاری از آنها کشته شدند. آنها پس از سالها بمباران هوایی و تخریب همهجانبه شهر، خانه و کاشانهشان اکنون میتوانستند دستکم نفسی به راحتی بکشند.
هشتم ماه مه ۱۹۴۵ اما برای بیشتر آلمانیها به معنی تاریخ شکست کامل در جنگ بود؛ شکست کامل بخصوص برای سربازانی که در اسارات بودند و منتظر مجازات. بعضی از این سربازان چندی بعد آزاد شدند و بعضی دیگر باید تا ۱۰ سال در اردوگاههای اتحاد جماهیر شوروی سابق روزگار میگذراندند تا زمان آزادیشان فرا رسد.
برای نیروهای متفقین شامل نیروهای آمریکا، فرانسه، انگلستان، لهستان، هلند، کانادا، بلژیک روز هشتم ماه مه ۱۹۴۵ روز تسلیم بیقید و شرط آلمان بود و پیروزی کامل آنها.
هشتم ماه مه ۱۹۴۵ برای قربانیان رایش سوم شامل یهودیان، همجنسگرایان، گروههای اتنیک روما و سینتی، کمونیستها، سوسیال دمکراتها، لیبرالها و همچنین مخالفان علنی و مخفی آدولف هیتلر، روز رهایی از اردوگاههای مرگ و زندگی مخفی پرخطر بود.
شکست آلمان و آغاز دورانی جدید
در هشتم ماه مه ۱۹۸۵ برای نخستین بار ریچارد فون وایتسکر، رئیس جمهوری وقت آلمان، به موضوعی پرداخت که بسیاری از شهروندان آلمان احساساش میکردند و بر آن واقف بودند. او اعلام کرد که هشتم ماه مه سال ۱۹۴۵ گرچه روز شکست آلمان است، اما در این روز مردم این کشور، خواسته یا ناخواسته، از قید دیکتاتوری ناسیونال-سوسیالیستها رها شدند و رهبری بربرمنشانه آدولف هیتلر در این کشور به پایان رسید.
او گفت مردم آلمان در این روز دوران نکبتبار یهودیکشی و ترس را پشت سر گذاشتند و پایان جنگ، پایان جنایت در جبههها و اردوگاههای آدمسوزی آلمان بود و آغاز زندگی نوینی در صلح و دمکراسی در بخش غربی آلمان.
پس از جنگ جهانی دوم جمهوری دمکراتیک آلمان در شرق این کشور با حمایت کشور "برادر" اتحاد جماهیر شوروی سابق تاسیس شد. البته در جمهوری دمکراتیک آلمان نه از حقوق دمکراتیک خبری بود، نه از آزادی.
اعتماد به نفسی جدید
هفتاد سال پس از پایان جنگ جهانی دوم کشور متحد و فدرال آلمان از جمله کشورهای پراعتبار جهان است. این کشور با برقراری دمکراسی و اقتصاد شکوفان خود الگویی معتبر شده است برای بسیاری از کشورهای جهان.
سالهاست که آلمان نقشی پراهمیت نیز در سیاست اتحادیه اروپا و جهان برعهده دارد و این نقش را به خوبی ایفا میکند. سیاست آلمان بر این نکته متمرکز است که تاثیرگذاری اروپایی و جهانیاش را در کمترین حد با استفاده از نیروی نظامی و در بیشتر موردها با برنامههای اقتصادی و سیاسی تحقق بخشد.